ای طيّب طيّب، اشعار بليغانه ملاحظه گرديد اين سخن آهنگ روحانی بلبل چمن بود هر چند در نهايت حلاوت بود ولی فصاحت و بلاغت آنست که قصائدی در ستايش جمال قدم انشاء و انشاد گردد. زيرا اسم اعظم وحده بايد ممدوح روحانيان باشد و مقصود عارفان و محبوب عاشقان. من نهايت محبّت را بآن يار مهربان دارم و هميشه بياد او هستم فی الحقيقه منجذبی و مشتعل و ثابتی و راسخ و متذکّری و مبتهل و متضرّعی و متذلّل. لهذا البتّه انواع الطاف شامل گردد و آثار روح و ريحان لائح شود و کام دل و راحت جان در دو جهان ميسّر گردد. اگر چنانچه اسباب بجهت حضور و رجوع مهيّا که بنهايت روح و ريحان و رفاهيّت تامّ مشرّف بآستان شوی و سر بتربت پاک نهی و درگاه حضرت دوست را زيارت نمائی مأذونی. جميع احبّای الهی را از قبل عبدالبهآء تحيّت و ثنا و نهايت محبّت و ولا ابلاغ نما. در اين کشور مصری هر صبح و عصری بافق ابهی عجز و نياز آرم و تضرّع و نماز کنم و ياران روحانی را تأييدی ربّانی طلبم و عزيزان سمنانرا موهبت رحمان جويم و آن نفوس مبارکه را توفيق بر نشر نفحات خواهم. يقين است که رجای عبدالبهآء در ساحت کبريا روا خواهد گشت و آن مرغان گلشن هدايت و تذروان حديقه حقيقت بنغمه و آهنگ آيند و ولوله و غلغله ئی در اين جهان افکنند و چنان ضجيجی بلند نمايند که بملکوت ابهی رسد ولی بحکمت و عليهم البهآء الأبهی عع