هُو اللّه - ای متمسّک بحبل متين، آنچه مرقوم نموده بوديد…

حضرت عبدالبهاء
نسخه اصل فارسی

هُو اللّه

ای متمسّک بحبل متين، آنچه مرقوم نموده بوديد معلوم و مفهوم شد صحائف بود نه صفحه رسائل بود نه نامه چه که در الفاظ مختصره مطالب مفصّله و معانی مکثّره مندمج و مندرج بود. کلام بر دو قسم است يکی جوامع الکلم و فصل الخطاب که بغايت موجز و مفيد است ديگری اساطير و حکايات که مسهب و طويل و مطنب است ولی معانی قليل و کمياب. پس نفوسی که در ظلّ کلمه توحيد داخل اهل معانيند نه الفاظ و طالب حقايقند نه مجاز. جميع لسانها نزدشان مقبول و مرغوب اگر معانی محبوب موجود چه لُری و چه کُردی و چه تازی و چه دری و چه پهلوی و اگر در الفاظ معانی مفقود مردود. چه فارسی و چه عربی و چه عراقی و چه حجازی.

در خاطر دارم که در عراق روزی بحضور نيّر آفاق شخصی از لُرهای بروجرد حاضر و آنشخص بظاهر عامی صرف بود چون جمال قدم و اسم اعظم کمال اظهار عنايت فرمودند رويش باز شد و بکمال اشتعال و توجّه مخاطباً لوجه اضاء به ملکوت السّموات و الارض اين ابيات را در نهايت شور و وله و شوق و شعف عرض نمود و چند شعر لُری خواند از آنجمله اين بيت بود هر کجا ميزَری و پا سر خاک مِهَليْ مه دراز ميشوم و در خاک گل و پَل مُکُنُم مه دلم خو ميشوه تا زلف تو قِنقِل مُکُنهَ. باری جمال مبارک آنقدر تبسّم فرمودند و اظهار عنايت کردند که حدّ و وصف ندارد. باری مقصود اينکه شما در نهايت فصاحت و بلاغت مکتوب را مرقوم فرمائيد و آن لسان محبّت است. ای لُر شکر کن خدا را که آب کُری و پاک و طاهر و مطهّر بی‌ محابا رو زبانرا بر گشا و البهآء علی اهل البهآء ع‌ع


منابع
محتویات