ای ياران الهی، حمد خدا را نور هدی از افق ارض صاد در نهايت تلئلأ پديدار گشته در قلوب شوق و شوری جديد افتاده و در نفوس اهتزاز تازه ئی آشکار گشته. مدّتی بود در نهايت سکون بود حال بحرکت منتهی شد. ياران آغاز آوازی نمودند و در اين گلشن تقديس شهنازی زدند. انسان اگر بکلّی مفقود گردد بهتر از آنست که مخمود شود مرده البتّه بهتر از افسرده و پژمرده است، زيرا مرده معذور است حول و قوّتی ندارد ولی افسردگی و پژمردگی از سيّئآت سابقه و لاحقه حاصل گردد. حال حمد خدا را که اين تيرگی مبدّل بروشنائی شد و اين افسردگی بافروختگی منتهی گشت. ايّام جميع انام در نهايت ظلام ميگذرد در ظلمات ثلاث که در قرآن مذکور است مستغرقند لا يعلمون المبدأ و لا المنتهی و لا يطّلعون بحقائق الأشيآء و العاقبة يرجعون الی الحفرة الظّلمآء والدّرکات السّفلی قد خسروا الحيوة الدّنيآء و حرموا من النّشئة الأخری فيا اسفاً لهم من هذه الغفلة العميآء اسئل اللّه بان يهديهم الی سبيل الرّشاد و ينوّر ابصارهم بالنّور السّاطع من الأفق الأعلی. باری ای ياران اين اوان وقت همّتست و سعی و اجتهاد تا بجهد بليغ آن اقليم را باهتزاز آرند و بنفحات قدس زنده نمايند ترويج وحدت عالم انسانی کنند و تأسيس يگانگی بشری نمايند. يار و اغيار بنوازند و کار هر دردمند بسازند و در اين گلشن جنّت ابهی بابدع الحان نغمه و آوازی بنوازند که گوشها محرم راز گردد و جميع بشر همدم و هم آواز شود. تأييدات غيبيّه پياپی ميرسد و توفيقات صمدانيّه متتابعست اگر نفسی کلال آرد و يا آرام جويد خود را محروم نمايد و عليکم البهآء الأبهی عع