هُو اللّه - ای ياران رحمانی عبدالبهآء، هر چند شبانگاهست…

حضرت عبدالبهاء
نسخه اصل فارسی

هُو اللّه

ای ياران رحمانی عبدالبهآء، هر چند شبانگاهست ولی صبحگاهی ملکوت الهی است يعنی انوار ساطعست و وجوه لامع فيض قديم جمال ابهی نديم هر قلب سليم است و تجلّی مجلّی طور. همدم هر ثابت مستقيم ندای جانفزای جمال قدم از جهان غيب گوشزد هر پاک حبيب است و بشارات و اشاراتش بخشش فيض لاريب. صيت عظمتش شهره آفاق است و صوت مرغان چمنستان حقيقتش روح بخش اهل اشراق. پس بايد کلّ نعره برافرازيم و ولوله در اين جهان فانی بقوّه الهی اندازيم تا حيات جاودانی در اين جهان فانی رخ بگشايد و موهبت آسمانی تجلّی بنمايد و فيض ابدی جنّت ابهی جهانرا بيارايد. خمودت تا چند و خاموشی تا کی. شعله نورانيّهٔ نار موقده الهی در قطب آفاق بلند است و شمع روشن هدی شاهد انجمن. اگر از حرارت اين شعله الهيّه نيفروزيم بچه آتش جانسوزی افروخته گرديم. اگر از اين صهبای خمخانه الهی سرمست نگرديم از چه باده پر نشئه‌ ئی قدح بدست گيريم و اگر در محفل تجلّی بادهٔ خلّر روحانی در ساغر رحمانی نيندازيم در چه بزمی پر جوش و خروش گرديم. ای ياران الهی بانگ بانگ جمال ابهاست از ملکوت غيب و آهنگ آهنگ ملأ اعلی در وجد و طرب آئيد و در جذب و وله که عبدالبهآء اسير زنجير سجن يوسفی شده تا در بازار بندگی رخ برافروزد و در مصر عبوديّت تاج بلا بر سر نهد و طوق موهبت کبری در گردن اندازد. ها بشری ها بشری ها اهل طرب بشری و عليکم التّحيّة و الثّنآء ع‌ع


منابع
محتویات