اول شرط محبّت و الفت تامّ بين اعضاء آن انجمن است که از بيگانگی بيزار گردند و يگانگی حضرت پروردگار آشکار کنند زيرا امواج يک بحرند و قطرات يک نهر نجوم يک افقند و اشعّه يک شمس درختان يک بوستانند و گلهای يک گلستان و اگر وحدت حال و يگانگی بيملال در ميان نيايد آن جمع پريشان گردد و آن انجمن بیسر و سامان و شرط ثانی آنست که رئيسی بجهت آن محفل اعضای انجمن بالاتّحاد انتخاب کنند و دستور العمل و نظامی بجهت اجتماع و مذاکره قرار دهند و آن دستور العمل و نظام در تحت اداره ومحافظه و حمايت رئيس باشد و تنفيذ نمايد و اعضاء محفل بايد در نهايت اطاعت و انقياد باشند مکالمه حشو و زوائد در آن محفل نگردد و اعضاء در حين ورود توجّه بملکوت اعلی کنند و طلب تأييد از افق ابهی و در نهايت خلوص و وقار و سکون و آداب در انجمن قرار يابند و بنهايت ادب و ملايمت کلام و اهميّت خطاب ببيان آراء پردازند در هر مسئله ئی تحرّی حقيقت کنند نه اصرار در رأی زيرا اصرار و عناد در رأی منجر بمنازعه و مخاصمه گردد و حقيقت مستور ماند ولی اعضای محترمه بايد بنهايت آزادگی بيان رأی خويش نمايند و ابداً جائز نه که نفسی تزييف رأی ديگری نمايد بلکه بکمال ملايمت بيان حقيقت کند و چون اختلاف آراء حاصل شود رجوع باکثريت آراء کنند و کلّ اکثريّت را مطيع و منقاد گردند و ديگر جائز نه که نفسی از اعضاء محترمه بر قرار اخير چه در خارج و چه در داخل اعتراض نمايد و يا نکته گيرد ولو مخالف صواب باشد زيرا اين نکته گيری سبب شود که هيچ قراری استقرار نيابد باری هر کاری که بالفت و محبّت و خلوص نيّت فيصل شود نتيجهاش انوار است و اگر ادنی اغبراری حاصل شود نتيجهاش ظلمات فوق ظلمات است .... چون چنين گردد آن انجمن انجمن الهی است و الّا سبب برودت و کدورت عالم شيطانی .... در اينخصوص و اجراء اين شروط چون همّت نمايند تأييد روح القدس رسد و آن مجمع مرکز سنوحات رحمانيّه گردد و جنود توفيق هجوم کند و هر روز فتوحی جديد حاصل شود *