ای شمع روشن نامه شما رسيد و از مضمون فرح روحانی حاصل…
٧٠
ای شمع روشن نامه شما رسيد و از مضمون فرح روحانی حاصل گرديد زيرا مضمون مشحون باحساسات روحانيّه بود و دليل بر انجذابات قلبيّه و تعلّق بملکوت اللّه و تعشّق بتعاليم الهيّه.
فی الحقيقه همّتی بلند داری و نيّتی پاک و مطهّر جز رضای الهی مقصدی نداری و بغير از استفاضه از مواهب نامتناهی آرزوئی نخواهی در فکر ترويج تعاليم الهی هستی و تشريح غوامض مسائل ماورآء الطّبيعه از الطاف حضرت بهآءاللّه اميدوارم که تو و حرم محترمه‌ات روز بروز بر استقامت و ثبات بيفزائيد تا در آن اقليم جليل دو عَلَم مبين گرديد و دو سراج منير.
سفر مفصّل بجنوب و شمال و شرق و غرب در ماه اکتوبر مع مرافقت شمع محبّت اللّه مسيس مکسول بسيار موافق و اميدم چنانست که شفای تامّ يابد اين کنيز عزيز الهی مثل شعله آتش ميماند شب و روز فکری جز خدمت بخدا ندارد شما حال بولايات شمالی سفر کنيد و در زمستان بولايات جنوبی خدمتتان نطقهای فصيح در مجامع است که تعاليم الهی را انتشار دهيد و اگر ممکن بشود يکوقتی بجزائر هونولولو نيز سفری بنمائيد.
جميع وقوعاتيکه واقع شده است جميع در الواح بهآءاللّه پنجاه سال پيش نازل شده است و مطبوع است و منتشر در آفاق و تعاليم حضرت بهآءاللّه نور اين عصر است و روح اين قرن يکی يکی را در هر جا بيان کنيد اوّل تحرّی حقيقت است ثانی وحدت عالم انسانيست ثالث صلح عموميست رابع تطبيق علم و وحی است خامس ترک تعصّبات جنسی دينی ترابی سياسی زيرا اين تعصّبات هادم بنيان عالم انسانيست سادس حقّ است و عدل است سابع تهذيب اخلاق است و تربيت ملکوتی ثامن مساوات رجال و نسآء است تاسع تعميم معارف است عاشر مسئله اقتصاديست و امثال ذلک بکوشيد تا نفوس مهتدی بنور هدی گردند و متشبّث بذيل حضرت بهآءاللّه.
نامه جوف ملاحظه گرديد روح انسانی چون لطيف گردد روابط روحانيّه حاصل شود و از روابط روحانيّه احساسات وجدانيّه رخ بنمايد و همچنين قلب انسانی نظير آئينه است چون لطيف شود قلوب با يکديگر تقابل و تعاکس نمايد و احساسات روحانی بميان آيد نظير عالم رؤيا که انسان از محسوسات فراغت يابد ادراکات روحيّه بميان آيد چه قدر احکام عجيبه رخ دهد و چه قدر اکتشافات عظيمه حصول يابد و شايد مخابرات مفصّله حصول يابد …
باری اميدوارم که احبّا در شيکاغو متّفق شوند و آن شهر را روشن نمايند زيرا اين امر در بدايت در شيکاغو ظهور کرد شيکاغو اين مزيّت را دارد لهذا بايد شيکاغو را مکرّم داشت بلکه انشآء اللّه از جميع عوارض روحانی نجات يافته صحّت عمومی حاصل نمايد و مرکز عهد و پيمان شود *