ای احبّا و امآء الرّحمن نامه ئی از محفل روحانی لازانجليز…

حضرت عبدالبهاء
نسخه اصل فارسی

١٨٥

ای احبّا و امآء الرّحمن نامه ئی از محفل روحانی لازانجليز رسيد دليل بر آن بود که نفوس مبارکه کاليفورنيا مانند جبل راسخ مقاومت ارياح نقض مينمايند و چون اشجار مبارکه درارض ميثاق ريشه نموده‌اند و در نهايت متانت و ثباتند لهذا اميد از الطاف شمس حقيقت دارم که روز بروز بر متانت و استقامت بيفزايند امتحانات هر امری بقدر عظمت آن امر است چون تا بحال چنين ميثاقی صريح بقلم اعلی وقوع نيافته لهذا امتحانات نيزعظيم است اين امتحانات نفوس ضعيفه را متزلزل نمايد ولی درنفوس قويّه امتحان چه تأثير دارد اين شبهات نقض مانند کف درياست و دريا بی‌کف نميشود بحر ميثاق يک موج زند تا اجسام ميّته را بکنار اندازد زيرا دريا جسم مرده قبول ننمايد اينست که بحر ميثاق موج زد تا اجسام ميّته را بيرون انداخت يعنی نفوسی را که از روح الهی بی‌بهره‌اند و تابع نفس و هوی هوای رياست در سر دارند باری اين کفهای دريا بقائی ندارند عنقريب محو و نابود گردد ولی دريای ميثاق الی الأبد پر موجست و در جوش و خروش ….

از اوّل ابداع تا يومنا هذا در ظهور مظاهر مقدّسه چنين عهد محکم متينی گرفته نشده با وجود اين کفها را در بحر ميثاق بقائی ممکن نه لا واللّه ناقضين آبروی خويش را ميبرند و تيشه بر ريشه خود ميزنند مغرور بچند نفس چاپلوسند که در نهايت تملّقند که از شدّت تملّق بعضی نفوس ضعيفه را متزلزل مينمايند لکن اين عاقبت ندارد سرابست نه آب کف است نه دريا مه است نه ابر مجاز است نه حقيقت عنقريب خواهيد ديد.

باری شما که الحمد للّه ثابت و راسخيد شکر کنيد که مانند اشجار مبارکه در ارض ميثاق ثابت و راسخيد و يقين است که هر ثابت نابت است اثمار جديده ببار آرد و روز بروز بر طراوت و لطافت بيفزايد بجميع الواح مبارک بهاءاللّه چه از آيات و چه از مناجات ملاحظه کنيد که البتّه در هزار موقع مناجات فرمودند که خدايا ناقضين ميثاق را معدوم کن و مخالفين بعهد را مغلوب نما و هر نفسی که نقض عهد و ميثاق نمايد مردود حقّ است و هر نفس که ثابت بر عهد و ميثاق است مقبول درگاه احديّت و از اين قبيل آيات و مناجات بسيار مراجعت نمائيد خواهيد يافت.

باری شما ابداً ملول نشويد آنچه نقض بيشتر ديديد بر ثبات و استقامت بيشتربيفزائيد و يقين کنيد که جند الهی غالب است زيرا مؤيّد بنصرت ملکوت ابهی است در جميع آفاق عَلَم اهل ثبوت و استقامت بلند است و عَلَم نقض منکوس زيرا معدودی قليل از نفوس ضعيفه فريب تملّق و تذلّل ناقضين خورده‌اند و در نهايت ستر بظاهر اظهار ثبوت مينمايند و در باطن بتحريک مشغولند مگر چند نفر که اصل محرّکين نقضند آنان متظاهر بنقضند و ما بقی معدودی قليل بلطائف الحيل نفوس را فريب ميدهند زيرا بلسان اظهار ثبوت و استقامت بر عهد ميکنند ولی چون گوشی بيابند خفيّاً القای شبهه مينمايند جميع اينها مانند نقض عهد يهودا اسخر يوطی است و اتباع او ببينيد هيچ اثر و ثمری از آنها باقی بدرجه که از اتباعش اسمی باقی نمانده مثل اينکه اتباعی نداشته با آنکه جمعی از يهود با او همداستان بودند اين يهوذای اسخر يوطی که رئيس حواريّين بود حضرت مسيح را به سی درهم فروخت فاعتبروا يا اولی الابصار.

حال اين نفوس مهمله ناقضين مرکز ميثاق را بمبالغی که بانواع حيل گدائی کرده‌اند البتّه ميفروشند سی سال است که حضرت بهآءاللّه صعود نموده و اين ناقضين بتمام همّت کوشيدند آيا تا بحال چه کرده‌اند در جميع مواقع ثابتين بر ميثاق مظفّر بودند و ناقضين مغلوب و مردود و منحوس و بعد از صعود عبدالبهآء اثری از اينها باقی نخواهد ماند اين نفوس نميدانند چه خواهد شد مغرور باوهام خودند.

باری ای احبّای الهی و امآء رحمن دست قدرت الهی تاج مرصّعی از برای شما ترتيب داده که جواهر زواهرش الی الأبد بر آفاق ميتابد قدر اين موهبت را بدانيد و بشکرانه آن لسان بگشائيد و بترويج تعاليم الهی پردازيد زيرا اين روح حيات است و سبب نجات *

منابع
محتویات