ای نفوس محترمه جهان از تقاليد پوسيدهء قديمه چون شب…

حضرت عبدالبهاء
اصلی فارسی

٢٠٥

ای نفوس محترمه جهان از تقاليد پوسيدهء قديمه چون شب تاريک گشته اساس تعاليم الهی بکلّی فراموش شده بود تمسّک بقشور نموده بودند و مغز و لُبّ را بکلّی فراموش نموده بودند ملل مانند ثوب رثيث در حالت پراسفی افتاده بودند.

در اين ظلمت شديده نور تعاليم بهاء اللّه طلوع کرد هيکل عالم را بقميص جديد مزيّن فرمود و قميص جديد تعاليم الهی است.

دور جديد آمد خلق جديد شد عالم انسانی روحی تازه يافت فصل خريف گذشت موسم بهار جان پرور آمد جميع امور تجديد شد صنايع تجديد شد اکتشافات تجديد شد اختراعات تجديد شد حتّی جزئيات امور از قبيل البسه و امتعه و اسلحه نيز تجديد شد و قوانين و نظامات هر حکومتی تجديد شد خلاصه تجديد اندر تجديد است.

و جميع اين تجديدها از تجدّد فيوضات جليلهء ربّ الملکوت است که کون مجدّد شد لهذا بايد مردمرا بکلّی از افکار قديمه نجات داد تا جميع فکرشان حصر در تعاليم جديده گردد زيرا روح اين عصر است نور اين قرن است.

تا بنهايت قوّت اين تعاليم در بين بشر منتشر نشود و تا عوائد قديمهّ کهنه فراموش نگردد عالم وجود راحت و آسايش نيابد و بکمالات ملکوتيه جلوه ننمايد شما بجان و دل بکوشيد که مردمان غافل را آگاه کنيد و خفتگان را بيدار نمائيد و جاهلانرا دانا نمائيد کورانرا بينا کنيد کران را شنوا نمائيد مردگان را زنده نمائيد.

و چنان قوّت استقامتی بنمائيد که جميع خلق را حيران نمائيد تأييدات ملکوت با شماست و عليکم البهاء الأبهی *

منابع
محتویات