ای ثابتان بر ميثاق جناب زائر ذکر هر يک از شما را نمودند…

حضرت عبدالبهاء
نسخه اصل فارسی

٢٢١

ای ثابتان بر ميثاق جناب زائر ذکر هر يک از شما را نمودند و رجای نامه‌های منفرداً فرمودند ولی اين آواره صحرای محبّت اللّه را هزاران مشاغل و شواغل مانع و حائل و مکاتيب از مشارق و مغارب چون سيل سائل و جيش صائل با وجود اين بهر يک منفرداً تحرير نامه مستحيل لهذا خطاباً بکلّ اين مکتوب مرقوم ميگردد تا مانند رحيق مختوم قلوبرا نشئه بخشد و روح را فرح و انبساط ابذال دارد.

ای ياران ثابت فيض الهی مانند باران بهاری بعالم انسانی افاضه نموده و پرتو نور مبين روی زمينرا رشک بهشت برين کرده ولی افسوس که کوران محروم و غافلان مهجور و افسرده‌گان مأيوس و پژمرده‌گان مخمود و اين فيض بی‌پايان مانند سيل روان بمصدر اصلی دريای پنهان راجع مگر نفوس قليله نصيبی ميبرند و اشخاص معدوده بهره ميگيرند تا چه کند قوّت بازوی دوست.

اميد است که در مستقبل خفتگان بيدار شوند و غافلان هوشيار گردند و محرومان محرم اسرار گردند حال بايد ياران بدل و جان سعی بليغ نمايند و جهد شديد مبذول دارند تا بنيان بيگانگی بر افتد و انوار وحدت انسانی يگانگی بخشد.

امروز اهمّ امور اتّحاد و اتّفاق احبّای الهی است که با يک ديگر يک دل و يک جان شوند تا توانند مقاومت خصومت اهل عالم کنند و تعصّبات جاهليّه ملل و مذاهب را ازاله نمايند هر فردی از افراد بشر را تفهيم نمايند که کل بار يک داريد و برگ يک شاخسار.

ولی تا نفس احبّا اتّحاد و اتّفاق کلّی نيابند چگونه توانند که احزاب سائره را باتّحاد و اتّفاق بخوانند
جان نايافته از هستی بخش کی تواند که شود هستی بخش

در کائنات خارجه تفکّر کنيد تا عبرت حاصل شود سحاب متفرّق فيض باران ندارد و دراندک مدّت متلاشی شود گله پراکنده در تحت تسلّط گرگ افتد طيور متفرّقه بچنگ باز مبتلا شود چه برهانی اعظم از اين که اتّحاد و اتّفاق سبب ترقّی و حياتست و اختلاف و افتراق مورث ذلّت و هوان و اعظم اسباب خذلان و خسران.

مظاهر مقدّسه الهيّه بجهت ظهور وحدت انسانی مبعوث شده‌اند و تحمّل صد هزارمشقّت و بلا نموده‌اند تا جمعی از بشر احزاب مختلفه در ظلّ کلمة اللّه مجتمع و متّحد گشته وحدت عالم انسانی را در نهايت حلاوت و لطافت و ملاحت در عرصه وجود جلوه دهند پس بايد ياران الهی را آرزو چنان باشد که عموم بشر را متّحد و متّفق نمايند تا از اين صهبای طهور و کأس مزاجها کافور نصيب موفور برند ملل مختلفه را متّحد نمايند و شعوب و قبائل متقاتله را متحابّه کنند اسيران نفس و هوی را آزاد نمايند و محرومان را محرم اسرار فرمايند بی‌نصيبانرا بهره از موهبت ايّام بخشند و فاقدان را بر گنج روان هدايت کنند و اين موهبت بگفتار و رفتار و کردار ملکوت اسرار ممکن است و بدون آن مستحيل.

تأييدات الهيّه کافل اين مواهب است و فيوضات قدسيّه واهب اين رغائب ياران الهی از ملکوت رحمان مؤيّد و بجيوش هدايت کبری موفّق لهذا هر صعبی آسان شود و هر مشکلی بنهايت سهولت انجام جويد.

ملاحظه نمائيد چون اتّحاد و اتّفاق در ميان خاندانی واقع شود چه قدر امور سهل و آسان گردد و چه قدر ترقّی و علويّت حاصل شود امور منتظم گردد و راحت و آسايش ميسّر شود خاندان محفوظ ماند مقام محفوظ شود سبب غبطه عموم گردد و روز بروز بر علويّت و عزّت ابديّه بيفزايد و چون اين دائره اندکی اتّساع يابد يعنی اهل قريه ئی بمحبّت و اتّحاد پردازند و الفت و يگانگی خواهند و مؤانست و مهربانی کنند چه قدر ترقّی نمايند و چگونه محفوظ و مصون گردند پس اين دائره را اندکی واسعتر نمائيم يعنی اهل مدينه ئی بتمامها اگر روابط اتّحاد و اتّفاق را محکم سازند در اندک زمانی چه قدر ترقّی نمايند و بچه قدرت و قوّتی تجلّی فرمايند و چون دائره اتّحاد بيشتر اتّساع يابد يعنی اهل اقليمی قلب سليم يابند و بصميم دل و جان اتّحاد و اتّفاق جويند و بايک ديگر مهربان گردند آن اقليم سعادت ابديّه يابد و عزّت سرمديه جويد و بثروت کليّه رسد و راحت و نعمت موفوره يابد.

حال ملاحظه نمائيد که اگر جمهورطوائف و احزاب و قبائل و تمام دول و ملل و جميع اقاليم عالم در ظلّ خيمهء يک رنگ وحدت عالم انسانی آيد و باشراقات شمس حقيقت اعلان عموميّت بشر فرمايند جميع ملل و مذاهب دست در آغوش يک ديگر کنند و انجمن عمومی تأسيس نمايند و افراد بشر را با يکديگر نهايت ارتباط بخشند آنوقت چگونه خواهد شد شبهه نيست که دلبر رحمانی با جنود مواهب عالم انسانی و تأييدات ربّانی در نهايت صباحت و ملاحت در انجمن عالم جلوه نمايد.

پس ای ياران الهی تا توانيد بر اتّحاد و اتّفاق با يکديگر کوشيد زيرا کلّ قطرات يک بحريد و اوراق يک شجر و لئالی يک صدف و گل و رياحين يک رياض پس ازآن در تأليف قلوب سائر اديان بيکديگر جانفشانی نمائيد.

و با هرفردی از افراد انسانی نهايت مهربانی کنيد نفسی را بيگانه نخوانيد و شخصيرا بدخواه مشمريد چنان رفتار نمائيد که جميع خلق خويش و پيوندند و آشنا و ارجمند چنان سلوک نمائيد که اين جهان فانی نورانی گردد و اين گلخن ظلمانی گلشن رحمانی شود اين است وصيّت عبدالبهآء اين است نصيحت اينعبد بی‌نوا و عليکم البهآء الأبهی *

منابع
محتویات