ای بنده صادق حق گفتند از وقايع و حوادث کونی قدری ملول…

حضرت عبدالبهاء
اصلی فارسی

٢٢٩

ای بنده صادق حق گفتند از وقايع و حوادث کونی قدری ملول و محزونی و کمی مغموم و مهموم و حال آنکه عاشقان جمال دلبر ابهی و سرمستان پيمانه پيمان از هيچ آفتی افسرده نگردند و از هيچ مشقّتی پژمرده نشوند آتش را گلزار يابند و قعر دريا را پهن دشت هموار.

باری تو که در پناه حقّی و در ظلّ سدره عهد ديگر چه غمی خوری مطمئن باش و مؤتمن در کمال روح و ريحان و همّت و صداقت بی‌پايان بخدمات متبوع معظّم بپرداز و خيرخواه دولت و ملّت باش تأييد در جميع اوقات از کلّ جهات ميرسد و توفيق حاصل ميگردد و دلبر آمال چهره ميگشايد.

قسم بجمال قدم روحی لأحبّائه الفدا اگر ياران مطّلع گردند که در حيّز ملکوت چه خيری در حقّشان مقدّر البتّه برقص و طرب آيند و اکليل عزّت قديمه بر سر بينند و از کثرت سرور پرواز کنند عنقريب ظاهر گردد که انوار الطاف چگونه بر سر دوستان تابيده و چه بحر محيطی بر قلوبشان بموج آمده آن وقت فرياد يا طوبی يا بشری بر آرند *

منابع
محتویات