٣٦- طالب حقيقتا

حضرت عبدالبهاء
اصلی فارسی

٣٦- طالب حقيقتا

طالب حقيقتا، جمهور ناس بزبان مفتون حقيقتند و مخمور باده محبّت ولی چون ميدان امتحان آيد از حقيقت فرار کنند و از مرکز هدايت هزار فرسنگ دوری جويند حتّی گروه مکروه ظالمان در صحرای کربلا بظاهر خدا گو و خدا جو بودند ولی بحقيقت بد رو و بد خو و بد گو. عاشقان را دليل آه و فغانست و مشتاقان را سبيل چشم گريان و ناله پنهان و دل سوزان ماهی لب تشنه را اضطراب و انقلابست و پروانه زار را افروختگی و سوختگی پر و بال. لهذا اين مدّعيان کاذبند و اين طالبان غافل مگر نفسی که شمع روشن باشد و پروانه شمع انجمن گردد شب و روز بکوشد و بجوشد و بخروشد تا نور حقيقت را از مطلع انوار مشاهده نمايد و سرّ احديّت را از ملکوت اسرار استماع کند. تو حمد کن خدا را که باديه طلب پيمودی و گوی هدايت از اين ميدان ربودی ندای حقّ شنودی و همواره رو بصعودی. اين موهبت کوکب درخشندهٔ عالم انسانست و اين عنايت کام دل و راحت جان در دو جهان.


منابع
محتویات