٤٧- ای ياران الهی

حضرت عبدالبهاء
اصلی فارسی

٤٧- ای ياران الهی

ای ياران الهی، شمع هدی روشن و ساحت دلها رشک گل زار و چمن افق امکان از پرتو لامکان پرنور و مطلع آفاق از اشراق نيّر ميثاق غبطه صحرای طور ندای جانفزای سبحان ربّی الابهی از صوامع ملکوت بلند است و از صلای جانبخش حضرت جبروت مجامع ناسوت نيز در وجد و طرب نسيم عنايت از گلبن احديّت در مرور و رائحهٔ گلشن هدايت در سطوع طيور قدس در حدائق حقايق و معانی در تغنّی و مطرب الهی در بزم روحانيان با چنگ و چغانه در احسن اغانی هدهد بشارت کبری از سبای ملکوت ابهی در پرواز و بلبل رياض راز با عجز و نياز در نغمه و آواز گلهای صد برگ معطّر در طرف چمن شکفته و خمهای مُل در ميکدهٔ عشق بجوش آمده جام معانی سرشار است و ساقی الهی شاهد انجمن ابرار. جميع اين مواهب از فضل و الطاف جمال ابهی روحی لاحبّائه الفداء.

ای ياران الهی و ياوران روحانی، وقت انشراح و افراحست و هنگام نشئه اقداح راح بذکر آن دوست يکتا مشغول شويد و بياد آن يار نازنين و جمال مبين بپردازيد و جميع شعوب و ملل را بشارت بعنايتش دهيد و بنشر نفحاتش پردازيد و منادی باسمش گرديد و در بلندی صيت رحمانيّتش کوشيد و در سطوع انوار احديّتش بشتابيد کمر خدمت بربنديد و باستقامت کبری برخيزيد و مقاومت بکلّ ملل بشديد القوی نمائيد. قسم بجمال قدم که کلّ در ظلّ شما واقع و جميع مسخّر هر رخ ساطع تأييد ملکوت ابهی متتابع و جنود ملأ اعلی مترادف عون الهی ظهير است و صون ربّانی دستگير و جمال ابهی نعم المجير. حضرتش ملجأ و پناه اين آوارگان است و ساحتش مأمن و آرامگاه اين بيسر و سامانان اسير سبيل او هستيم و ذليل درگاه آن مجير جليل. مشغول بقوّت و اقتدار امر او گرديد و مشعوف نفوذ و اشتهار عهد و ميثاق او اوقات را صرف اشغال بذکر و تذکير غافلين متزلزلين ننمائيد و ايّام را وقف دفع شبهات مارقين نفرمائيد چه که اوقات و ايّام عمر عزيزتر از آنست فسوف ترون المتزلزلين فی خسران مبين.


منابع
محتویات