۹۶ - ای مقرّبان درگاه کبريا

حضرت عبدالبهاء
اصلی فارسی

۹۶ - ای مقرّبان درگاه کبريا

ای مقرّبان درگاه کبريا، شمع هدی روشن است و دلبر موهبت کبری شاهد انجمن جام ميثاق سرشار است و صهبای الطاف نشئه اهل اشراق نور مبين از جبين ياران دلنشين ساطع است و بارقه فجر صادق بر آفاق لائح ندای جان فزای جمال ابهی از ملکوت اخفی بلند است و فيض نامتناهی آن شمع ملأ اعلی شامل حال هر عزيز و مستمند بدرقه عنايتش از جهان پنهان دمبدم ميرسد و نفحه حيات ابديّه پی در پی ميدمد نسيم رخيم رياض احديتّش ميوزد و مژدهٔ وصل ميدهد صيت بزرگواريش زلزله در آفاق انداخته و آوازه تقديسش جهانگير گشته. با وجود اين اشراق بر آفاق گروه کوران اين النّور المبين فرياد بر آرند و سر گشتگان اين الحصن الحصين فرياد کنند و گمراهان اين السّبيل المستقيم نعره زنند صمٌ بکمٌ عمیٌ فهم لايرجعون “ کز شعاع آفتاب پر ز نور غير گرمی می نيابد چشم کور“ ای کاش گرمی را نيز احساس مينمودند. يکی گويد نصّ انجيل انقطاع بشارات است و ديگری گويد ابديّت شريعت موسی مصرّح آيات تورات و قتل مدّعی استقلاليّت و لو بظهور معجزات ديگری گويد ختميّت صريح قرآن است و ديگری گويد موعود يوم مستغاث است. گروه کوران هر يکی در صحرای حيرت سرگردان و شمس حقيقت از افق احديّت در نهايت اشراق و پرتو پرحرارت شعاع لامعش فرياد بر آرد که ای ابرهای تار و تاريک بقوّت حرارت چنان اين غيم کثيف را از هم متلاشی نمايم که اثری از آن در آفاق نگذارم و بتمام قوّت اشراق نمايم. مقصود اين است که اسم اعظم روحی لاحبّائه الفدا قوّت روحانيّتش چنان در آفاق تأثير فرمايد که قواء متضادّه عالم ظلمانيرا در مغرب نيستی متواری کند. هذا هو الحقّ المنير و ما بعد الحقّ الّا الضّلال المبين.


منابع
محتویات