۴۵ - در خصوص عالم بعد از موت سؤال نموده بوديد

حضرت عبدالبهاء
اصلی فارسی

۴۵ - در خصوص عالم بعد از موت سؤال نموده بوديد

در خصوص عالم بعد از موت سؤال نموده بوديد، آن عالم بتصوّر و عبارات اين عالم مشهود و معلوم نگردد. مختصر مذکور ميشود که اين عالم بالنّسبه بآن عالم بمنزله رحم است همچنانکه درعالم رحم بيان اين عالم خارج باين عظمت ممتنع و محال بود بهمچنين بيان آن عالم الهی بالفاظ و عبارات اين عالم مستحيل و غير ممکن است. بيان عالم پاک چگونه در جهان خاک ممکن حقائق کمالات الهيّه چگونه در عالم ظلمات ترابيّه کشف و مشهود گردد ؟ نهايت اشاره‌ای توان نمود علی الخصوص که در اين عالم هر حقيقت معقوله ای را چون بيان خواهی در قوالب محسوسه ريزی و بيان نمائی. مثلاً علم از حقايق معقوله است وقتی که بيان آن خواهی گوئی که درياست حال آن حقيقت معقوله که عبارت از علم است در صورت محسوسه که درياست بيان شده. اين بيان اشاره است کنايه است تشبيه است استعاره است مستمع باين وسائل انتقال بمعنای آن حقيقت معقوله مينمايد والّا در عالم محسوسه حقيقت معقوله ابداً ظهور و بروزی ندارد تا بآن عبارات شرح و تفصيل دهی. باری بيان مفصّل ميخواهد تا قدری احساسات حاصل گردد ولی عبدالبهاء را ابداً فرصت اسهاب و اطناب نه لهذا مختصر مرقوم ميگردد. اگر فطرت طيّبه و فطانت روحانيّه موجود گردد همين بيان بس است والّا بيان مطوّل نيز فائده نبخشد مستمع اگر پاک نفس است يک حرف بس است.

منابع