۹۰ - ای زائر مشکين نَفَس

حضرت عبدالبهاء
اصلی فارسی

۹۰ - ای زائر مشکين نَفَس

ای زائر مشکين نَفَس، حمد کن خدا را که ترک وطن نمودی و تحمّل مشقّت و محن کردی طيّ مراحل کرده در غربت تحصيل فنّ طبابت نمودی و بقدر امکان سعی و غيرت مبذول داشتی نهايت به بقعه مبارکه توجّه کردی و مطاف ملأ اعلی را زيارت نمودی و نصائح عبدالبهاء را شنيدی. ای طبيب حبيب باش زيرا شفای طبيب موقّت است وليکن درمان حبيب الی الابد آن طبّ جسمانی است نهايت مغلوب امراض گردد و بپايان مقهور علل و اسقام شود امّا علاج حبيب فائق بر امراض و غالب بر علل، در دو جهان چون مه تابان بدرخشد و هر دردی را درمان گردد. در جميع مراتب مقصد و مرادت خدمت عالم انسان باشد و اعظم آمالت پيروی حضرت رحمان. ملاحظه فرما که هر مور ضعيفی هستی خويش را اهمّيّت دهد و بسعی و حرکت راحت و معيشت نمايد. حال انسان چون نظر به مور ضعيف کند چقدر تعجّب و استغراب نمايد که اين زندگی چند روز قابل و لايق اين اهتمام نه، چرا اين مور مهجور در طلب راحت موفور است و در آرزوی آسايش خويش و اکتساب معيشت مقهور ؟ بهمچنين اين حجر و مدر و جبل و شجر نيز چون نظر بحال انسان کنند تعجّب نمايند که اين چه اوهام است و اين چه سعی و اهتمام چرا انسان اهتمام باين عالم فانی نمايد زيرا حياتش دمی است و بحرش شبنمی؟ يک حجر صد هزار سال باقی ماند انسان نهايتش صد سال در اين جهان زندگی و آسودگی تواند فرق بسيار و بی شمار است. پس بايد انسان زندگی چند روز را اهمّيّت ندهد و ابداً درنزدش توفير ننمايد بلکه نتائج و آثار اين حيات را بطلبد و نورانيّت اين مشکوة را جويد آن باقی و بر قرار است و مقدّس از ادراک اهل افکار.

منابع