۱۱۸ - ستايش پاک يزدان را

حضرت عبدالبهاء
اصلی فارسی

۱۱۸ - ستايش پاک يزدان را

ستايش پاک يزدان را که چهره ياران را مانند آتش برافروخت تا پرده نادانی بسوخت و هر پاک جانی آئين آسمانی آموخت و ديده از جهان و جهانيان بدوخت و گنج جاودانی اندوخت. خوشا بحال شما که فرخنده طالع بوديد و بلند اختر و مهر پرور و پاک گهر و از اهل خاور. زيرا مهر انور از آن کشور درخشيد و صبح جديد از آن اقليم پديد شد هر هوشيار بيدار شد و هر پاک دل از بند آب و گل رهائی يافت و مانند مرغان آسمانی در اين اوج يزدانی پرواز نمود و در گلشن راز بر شاخسار عجز و نياز با بلبل جانباز همدم و دمساز شد. اين چه بخششی است و اين چه دهش که جهان آفرينش را آرايش نموده ؟ هر چند کنون نمايش ندارد ولی در آينده چنان تابش نمايد که خاور و باختر را پرتو بخشايش بخشد. آفرين بر اين آئين که هر گوهر پنهان در کان ايران را آشکار و عيان نمود، تخم پاکی که حضرت زردشت افشاند بريزش ابر بخشش انبات کرد و کشتزار سبز و خرّم شد وقت خرمن رسيد و برکت آسمانی گرديد گنجی که آن سرور اندوخت در اين روز فيروز آشکار شد و گوهر آبدارش بر جهان نثار گشت آن تخم پاک حال نهال های بيهمال شد و گلشن توحيد را تزيين نمود. از حقّ خواهم که هر نهالی درخت تنومند گردد و در باغ و بهشت جنّت ابهی پيوند شود و ميوه های خوش دلپسند دهد جانتان خوش باد.


منابع