هو الله - ای بندهٔ آستان الهی نامهٔ شما رسيد ولی از…

حضرت عبدالبهاء
اصلی فارسی

١١

هو الله

ای بندهٔ آستان الهی نامهٔ شما رسيد ولی از عدم فرصت مختصر جواب مرقوم ميگردد از الطاف الهيّه اميدوارم که عسر بدل به يسر گردد و اسبابی فراهم آيد که به راحت ايّام را بگذرانند. مرحوم عمّ آن جناب آقاميرزا صادق قائم مقام به ساحت اقدس محبّت خصوصی داشت حتّی زمانی که قائم مقام آذربايجان شد و صدر اعظم امر نموده بود که به تعجيل تمام حرکت کند جمال مبارک از کربلا مراجعت فرموده بودند به حضور مبارک مشرّف شد که من را آرزو چنان که يک مهمانی عمومی نمايم و جميع طايفهٔ نوری را دعوت کنم که در حضور مبارک باشد لهذا به هر قسم باشد حرکت فردا را موقوف ميکنم و استدعا می نمايم که مهمانی فردا را قبول بفرمائيد. جمال مبارک فرمودند کسان ديگر دعوت کرده اند لهذا معذور داريد به درجه ای در حضور مبارک التماس نمود که فرمودند جعفر قليخان مرحوم برادر صدر اعظم از کسی که پيش دعوت کرده بود عذر بخواهد و به خانهٔ آقا ميرزا صادق مرحوم تشريف بردند. آن روز جميع نوريها حاضر بودند مگر خود صدر اعظم عبّاسقلی خان با برادرانش پسران زکی خان و عبد الله خان و خان بابا خان و سهام الملک و جعفر قلی خان و نظام الملک و ميرزا داود خان و ساير نوريها جميعاً حاضر بودند، آن روز من طفل بودم و حاضر بودم و در نهايت سرور گذشت. مقصد اين است که نهايت عنايت را به آقا ميرزا صادق مرحوم داشتند. وقتی که به وزارت رسيد و بعد از ايّامی چند استعفا نمود او را روانه به قم کردند و هزار تومان مواجب تعيين کردند و چون فرمان مواجب را به قم فرستادند منطوق فرمان اين بود به عاليجاه ميرزا صادق هزار تومان مواجب احسان شد. چون فرمان را بخواند در جواب نوشت که عاليجاه ميرزا صادق لايق هزار تومان مواجب نيست مواجب را رد کرد. جمال مبارک از اين جواب او بسيار تبسّم فرمودند و ذکر خير او را کردند که آقا ميرزا صادق علوّ همّت و سموّ منقبت دارد و عليک البهآء الأبهی.


منابع