هو الله - ای ياران عزيز عبدالبهآء يد قدرت الهيّه چون…

حضرت عبدالبهاء
اصلی فارسی

٥١

هو الله

ای ياران عزيز عبدالبهآء يد قدرت الهيّه چون خيمهٔ عزّت ابديّهٔ وحدت عالم انسانی را در قطب امکان بر افراخت ابواب رحمت کبری بر روی همهٔ ما بگشاد و در کلمات مکنونه خطابات رحمانيّه فرمود و به عنوان ای بندگان من سر افراز کرد نسبت به خويش داد و از اضطراب و تشويش برهاند خوان نعمت گسترد و صلای عامّ زد و از هر مائدهٔ آسمانی و نعمت رحمانی و موهبت سبحانی مهيّا فرمود از هر بار گران نجات داد و از هر حمل ثقيل آزاد کرد مگر به اوامر و نواهی و تعليمی امر فرمود که روح را جان بخشد و جان را به جانان رساند. جميع احکام گشايش است نه تضييق اطلاق است نه تقييد روح و ريحان است نه تحديد. در جميع احکام و شرايع سالفه جهاد است و تيغ و کمان و سهم است و سنان و شمشير است و زنجير و تهديد است و ضرب اعناق هر جبّار عنيد. امّا اين بار گران را جمال مبارک در اين دور بديع از ياران بينداخت و نزاع و جدال حتّی لجاج را نسخ و فسخ فرمود و عاشروا الأديان بالرّوح و الرّيحان تأسيس کرد با جميع ملل و اديان ما را خير خواه و مهربان فرمود و با جميع قبائل معامله به ‌احسن فضائل‌ امر فرمود حتّی دشمنان را دوستان شمرد و بيگانگان را آشنا جلوه داد و اغيار را يار دانست. اين بغض و عدوان و استعمال سهم و سنان چه بار گرانی بود بالعکس لطف و احسان چقدر سبب روح و ريحان است. حال به شکرانهٔ اين الطاف بی پايان بايد به موجب وصايا و نصايح و تعاليم و اوامر جمال مبارک قيام نمائيم و به جان و دل بکوشيم که از صهبای الهی جام سرشار بنوشيم و به گفتار و رفتار و کردار ابرار پردازيم و محبّت و مهربانی نمائيم و به وفا و صفا ثابت کنيم که کلّ بندهٔ آن آستانيم و صادق و ثابت و پاسبان و بهائيان حقيقی هستيم نه به لفظ و لسان. عبدالبهآء آرزوی آن نمايد که در بندگی درگاه بهاء سهيم و شريک ياران باشد ولی مخجول وشرمسار است و شب و روز ناله و ندبه نمايد و اين بيت را تکرار کند، ”چگونه سر ز خجالت برآورم بر دوست که خدمتی به سزا بر نيآمد از دستم “ و عليک البهآء الابهی .


منابع