هوالابهی - ای دوستان حضرت يزدان در اين کور اعظم که…

حضرت عبدالبهاء
اصلی فارسی

٥٤

هوالابهی

ای دوستان حضرت يزدان در اين کور اعظم که شمس قدم از آفاق امم طالع و لائح گرديد و به فيوضات غير متناهی شرق و غرب امکان را روشن و نورانی فرمود و به نسائم حدائق ملکوت جميع جهات را روح حيات مبذول فرمود و به بوی خوش ازهار رياض معانی مشام اهل عرفان را معطّر نمود، قيامتی بر پا فرمود و رايت حمايتی بر افراخت قسطاس مستقيم نصب کرد و صراط قويم ممدود نمود . ارض محشر مبسوط گشت و حشر و نشر مشهود گرديد. افواج ملائکهٔ مقرّبين چون امواج پياپی رسيد و جنود ملأ عالين چون صفوف طيور اوج مبين متتابع پديد. اساس کور جديد در اين دور مجيد نهاد و بنيان عظيم در اين جهان بديع و عالم مقيم بنياد کرد . ابواب ملکوت گشود و راه ‌نجات و حيات بنمود. گلشن موهبت نامتناهی بياراست و محفل تجلّی مزيّن کرد. دست بخشايش بگشود و يد بيضا بنمود. جميع را بر موائد ممدوده دعوت فرمود و کلّ را بر خوان نعمت موضوعه خواند. هر ذرّه ای را استعداد افاضه عنايت کرد و هر قطره ای را جوش و خروش بحور عظيمه احسان فرمود. تا کلّ متّفق شده و در ظلّ کلمهٔ واحده به عهد و ميثاق الهی توسّل جسته در کمال قوّت و قدرت به اعلاء کلمة‌ الله قيام نمائيم و به نشر نفحات‌ الله بپردازيم و در سبيلش جان بيفشانيم و به جان و دل بکوشيم و بجوشيم تا نفحات قدس عالم را معطّر نمايد و جذبات انس قلوب و افئدهٔ امم را مسخّر نار الهی در قطب امکان شعله بر افروزد و شعلهٔ طور قلب اکوان را بسوزد نسائم روحبخش اشجار وجود را سبز و خرّم کند و نغمات مزامير جانفزا مسامع ملأ اعلی را ملتذّ نمايد. حال قلوب ساکن و نفوس صامت و وجوه محجوب و صدور غير مشروح، اين شئون جفاست نه فنون وفا آثار خمود است نه بشارت ربّ ودود. پس ای احبّای الهی بيائيد سر از بالين ديرين برداريم و ديده را به نور مبين روشن کنيم و چنانچه بايد و شايد به وفای به عهد قيام نمائيم و در اين سبيل جان ببازيم و بسوزيم و بسازيم تا افق عالم روشن گردد و گلخن جهان گلشن شود و آيات اسم اعظم در قطب عالم استقرار يابد. ع ع


منابع