٥٨

هوالابهی

ايّها الثّابت‌ الرّاسخ فی امر الله جمال قدم روحی لاحبّائه ‌الفدا وقتی در ذيل جبل کرمل در حيفا تشريف داشتند از آن ارض چندی قصص انبيا ذکر فرمودند و بعضی بشارات که به آن ارض داده اند و جميع آن بشارات و اشارات تحقّق يافت. در اين ايّام روزی من به حيفا رفتم دوست داشتم زمينی به شما در آنجا نسبت پيدا کند چون ملاحظه نمودم قطعه زمينی بسيار با صفا و در محلّ مرغوب و خوش هوا و وسيع و ارزان لهذا باسم شما خريدم. سی هزار ذرع می شود به چهار صد ليرهٔ عثمانی و کسری. چون دو قطعه بود که حکم يک قطعه دارد يک قطعه را خريدم قطعهٔ ثانيه نيز انشاء الله دو سه روز بعد تمام می شود. حال علی العجاله دويست و بيست و هشت ليرهٔ عثمانی از جبران سعد قرض شد و داده شد شما اگر ممکن بشود تمام مبلغ را ارسال داريد با پساپورط مصدّق تا باسم شما حجّت دفتر خاقانی گرفته شود. در تلغراف مرقوم شد که بيست هزار ذرع به چهار صد ليره حال به وسائلی سی هزار ذرع شده است و ذرعی شصت و پنج پاره، اوّل قرار بود که ذرعی دو غروش. باری زمين بسيار ارزان تمام شد مبلغ را صرّه ‌بفرستيد با واپور نمسه پساپورط نيز لازم‌ است زيرا قانوناً بايد پساپورط مصدّق از حکومت محلّيّه که صحيحاً اين رعيّت ايران است در دست داشته باشد تا در ممالک عثمانيّه تملّک اراضی کند. در خصوص مسئلهٔ اسکندريّه ما منتظر انتهای اين مسئله بوديم که رفع اختلاف شود باز نشد البتّه حکمتی در اين هست. باری از فضل و توفيق خدا اميدواريم که به زودی اين مشکلات حلّ شود و اسباب آسايش و راحت قلوب احبّا حاصل گردد تا من نيز از اين جهت از فکر راحت باشم زيرا با وجود جميع محن و آلام و افکار و احزان و هجوم اعدا از اين جهت نيز فکرم مستريح نيست. جناب ميرزا محمود و جناب ميرزا محمّد جواد را تکبير برسانيد و البهآء عليکم. ع ع