… در خصوص احبّای پيتسبرگ مرقوم نموده بودی که سوء تفاهمی…

حضرت عبدالبهاء
اصلی فارسی

١٥١

… در خصوص احبّای پيتسبرگ مرقوم نموده بودی که سوء تفاهمی در ميان احباب واقع شده، سوء تفاهم ممکن نيست به هيچ قوّه‌ای زائل شود مگر به قوّهء ميثاق. قوّهٔ ميثاق کلمهٔ جامعه است و حلّال مشکلات زيرا به نصّ صريح به ‌اثر قلم اعلی ميفرمايد هر سوء تفاهمی که حاصل شود مراجعت به مرکز عهد کنيد او حلّال مشکلات است لهذا هيچ قوّه ای سوء تفاهم را ميان احبّا زائل نمينمايد مگر عهد و ميثاق الهی. لهذا جميع احبّا را تشويق و تحريص بر ثبوت بر عهد و ميثاق نما. حضرت مسيح در حقّ پطرس فرموده است تو سنگی و بر اين سنگ بنيان کنيسهٔ خود را بنهم. اين اثر خامهٔ حضرت مسيح نيست و صريح بر توجّه نيست و در کتاب حضرت مسيح نازل نشده است مجرّد يک روايت حواريّون است. اين روايت سبب شد که کلّ اطاعت کردند و سوء تفاهم در ميان حواريّين و مسيحيان نماند. حال اين کتاب عهد است نه روايت و به اثر قلم اعلی است نه حکايت و صريح ميفرمايد که بعد از من توجّه به مرکز عهد کنيد و آنچه سوء تفاهم در کتاب واقع ميشود او مبيّن است و آنچه او بگويد صحيح است و حصر فرمودند و اين لوح اخير است که از اثر قلم اعلی پبش از صعود ظاهر شده ‌است. جميع الواح سابقه در ظلّ کتاب عهد است چون کتاب عهد مؤخّر است و جميع الواح سابقه مقدّم و اسمش را کتاب عهد مرقوم نموده است. ديگر ملاحظه کنيد اگر احبّا بر عهد و ميثاق ثابت بمانند، آيا ممکن است ميانهٔ ايشان سوء تفاهم حاصل شود؟ لا و الله. مگر نفوسی که غرض و مرض خصوصی داشته باشند و در فکر رياست بيفتند که يک حزبی تشکيل کنند آن نفوس با وجود آن که با قلم خود رسائل نوشته‌اند و ناقضين عهد را لعنت کرده اند که ناقضين هادم بنيان حضرت بهآءالله هستند وحضرت بهآءالله‌ اين عهد را به قلم‌ اعلی مرقوم نموده ‌است هر کس ذرّه‌ای از مرکز ميثاق انحراف کند از اهل نفاق است و سزاوار غضب الهی، حال همان نفوس از ارکان نقضند اين از روی غرض است. زيرا آن نفوس خواستند که رياستی حاصل نمايند و ثروتی بدست آورند چون ملاحظه نمودند که در ثبوت بر ميثاق هوای نفس آنها ميسّر نشود لهذا منحرف از ميثاق شدند اين نفوس يا اوّل صادق بودند حال کاذب و يا اوّل کاذب بودند حال صادق در هر صورت کذب آنها ثابت. با وجود اين بعضی نفوس که خبر ندارند از القای شبهات آنها متزلزل گردند شما همه را بيدار کنيد …


منابع