هوالابهی - باری هر يک از جاهلان بهانه ای نموده و شبهاتی…

حضرت عبدالبهاء
اصلی فارسی

١٧٦

هوالابهی

باری هر يک از جاهلان بهانه ای نموده و شبهاتی القا کرده و از ظهور شمس حقيقت خفّاش صفت محتجب گشتند و حال آن که اهل حقيقت جميع اين آثار را در کمال وضوح فهميده مشاهده نمودند طوبی لهم و حسن مآب. پس به شکرانهٔ حضرت احديّت پرداز که اين حجبات را هتک نمودی و اين سبحات را کشف کردی نور حقيقت يافتی و شعلهٔ نورانيّهٔ هدايت کبری برافروختی و در ظلّ سدرهٔ منتهی منزل و مأوی جستی و در حديقهٔ جنّت ابهی داخل شدی. حال اهل بيان را ملاحظه نما که با وجود آن که ظهور حضرت اعلی به جميع اين شروط مشروط و به ظهور اين علائم کبری و وقوعات عظمی منوط و حضرت اعلی روحی له الفداء ميفرمايند که اين وقايع عظيمه و قيامت کبری در طرفة العين واقع و در کمال شکوه وقوع يافت و گذشت و محتجبين ابداً ملتفت نشدند و از خواب غفلت بيدار نگشتند باز محتجبين بيان نعره ‌ميزنند اينَ ملوک البيان‌ اينَ معابد البيان‌ اينَ صوامع البيان اينَ انتشار البيان اينَ مکتب من يظهره الله؟ با وجود آن که حضرت اعلی به صريح عبارت و مسلّمی در نزد عموم در غياض بيان و رياض تبيان مانند غضنفر الهی فرياد ميفرمايد ايّاک ايّاک ان تحتجب بالواحد البيانی او بما نزّل فی البيان.

از جملهٔ ما نزّل فی البيان مکتب من يظهره الله است و از اين بهتر که ميفرمايد به واحد بيان از او محتجب مشو و واحد بيان ذات مقدّس و هجده حروف حيّ است. از جملهٔ حروف حيّ حضرت قدّوس است که به نصّ حضرت اعلی سيزده واحد مرآت در ظلّ اوست. ميفرمايد ملاحظه به واحد بيانی نکن که مؤمن به من يظهره‌ الله ميشوند يا نمی شوند اين از شدّت تأکيد است و فرط تشويق تا نفسی بهانه نکند که فلان شخص مرآت مشخّص است و فلان نفس آيت مصوّر و فلان ذات رايت مجسّم و چون ايمان نياوردند لهذا ما نيز مجبور بر انکار و ناچار بر استکباريم. خلاصه در دور فرقان ابداً اين تصريحات نبوده با وجود اين حضرات بيانی استغراب مينمايند که چگونه اهل فرقان تمسّک به اين شروط و علامات نمودند و چون به ظاهر واقع نشد اعراض و استکبار کردند و حال خود ايشان از اهل فرقان بد تر و در غرقاب اوهام گرفتار و در بحور شبهات مستغرقند. سبحان الله فما لهؤلآء القوم لا يکادون يفقهون حديثا.


منابع