هوالله - ای يار عزيز من نامه شما رسيد و از مضمون نهايت…

٤١

هوالله

ای يار عزيز من نامه شما رسيد و از مضمون نهايت سرور حاصل گرديد فی‌الحقيقه مرا نيّت چنان بود که از پورتسعيد به مرسيليا عازم گردم تا مشاهده رويهای نورانی شما کنم و ايّامی با ياران در آن خطّه و ديار بگذرانم ولی به محض ورود به واپور احوال دگرگون شد به قسمی که در اسکندريّه از واپور برون آمدم معلوم شد که حکمت الهيّه اقتضای آن مينمايد که به اين اقليم شتابم و البتّه اسرار اين حکمت ظاهر و عيان خواهد شد چون به کرّات تجربه گرديده که اموری واقع که به ظاهر فسخ عزيمت بود ولی در باطن نهايت حکمت بلکه ان شاءاللّه در بهار سفر به آن صفحات ميسّر گردد و چون به پاريس آيم البتّه به لانه و آشيانه شما آمده شما را ملاقات خواهم کرد ولی زمستان مصر بسيار خوب است اگر شماها سياحتی به اينجا ميکرديد خوشتر بود. مرا از اين سفر مقصد خوش گذرانی و راحت دل و آسايش جان نه بلکه نهايت آرزو تحمّل مشقّت و زحمت در سبيل الهی تا به خدمتی موفّق گردم…