هوالله - ای بنت ملکوت نامه ٣٠ سبتمبر ١٩١٠ وصول يافت…

٤٥

هوالله

ای بنت ملکوت نامه ٣٠ سبتمبر ١٩١٠ وصول يافت اظهار سرور و شادمانی از سفر من به اقليم يوسف کنعانی نموده بودی اين انشراح و انبساط و سرور بسيار بجا است بايد شما و جميع امآء رحمن و احبّای الهی نهايت شادمانی از اين سفر داشته باشند که عبدالبهآء بعد از چهل و دو سال مکث در سجن محکم متين در نهايت وقار و اقتدار به اين اقليم عظيم رحلت نمود هيچکس را گمان چنين نبود که روزی آيد که زنجير و سلاسل از گردن عبدالبهآء برداشته شود و بر گردن عبدالحميد ظالم گذارده شود آن غدّار را آرزو چنان که عبدالبهآء در قعر چاه محو و نابود گردد حال الحمد للّه او به قعر چاه افتاد و البتّه عبدالبهآء به اوج ماه رسد و از اين سفر البتّه به عون و عنايت جمال مبارک ثمر کلّی حاصل گردد…