… عبدالبهاء باوجود آن که سه ناخوشی مزمن داشت و اطبّاء…

٨٠

… عبدالبهاء باوجود آن که سه ناخوشی مزمن داشت و اطبّاء حيفا گفتند که چندی آسايش فکر و راحت از برای او لازم است و بايد با کسی معاشرت نکند و چيزی ننگارد و به فکری مشغول نشود بلکه در جائی خلوت در نهايت راحت محلّ مرتفعی که لطافت هوا و حلاوت منظر و عذوبت ماء دارد بگذراند والّا از اين امراض ثلاثه خوف و خطر است در چنين وقتی ملاحظه شد که پيش از حصول موت و فوت بايد حرکتی مذبوحانه نمود تا به حال تبليغ عمومی در بلاد غرب نشده است با آن کسالت و علّت بغتةً از حيفا رو به دريا و سر به صحرا و کوه و بيابان نهاد به جميع ممالک غرب رفت و در حالت شدّت مرض عصبی و نوازل صدری در هواهای سرد از صبح تا نصف شب در محافل و مجامع فرياد زد و ندای ملکوت به جميع مسامع رساند حال عبدالبهاء در کمال ضعف و نقاهت مراجعت به شرق نموده منتظر آن است که حوادث خوشی بشنود تا شفای صدر و راحت قلب حصول يابد ديگر معلوم است اين حوادث اختلاف چقدر تأثير نمود و چگونه سبب حسرت دل و جان شد اميدوارم که احبّای الهی جميع اين اقوال را فراموش نمايند و روش و سلوک عبدالبهاء گيرند…