هوالله - ای دوستان عزيز عبدالبهاء، سه سال است که مانند…
٨٢
هوالله
ای دوستان عزيز عبدالبهاء، سه سال است که مانند مرغ بی لانه و آشيانه سرگشته کوه و بيابان و گمگشته دشت و صحرا هستم دمی نياسودم و در جائی توقّف ننمودم دائماً در سير و حرکت بودم ندا به ملکوت ابهی شد و بشارت کبری به آن اقاليم وسيعه رسيد علم ذکر امر اللّه بر هر فرازی بلند شد و در هر حضيضی موج زد از مشغوليّت شبانه روز و نعره و فرياد جهانسوز مجبور بر قصور بودم تحرير نامه‌ای نتوانستم و مخابره با آن ياران دل و جان ننمودم حال که به شرق رسيدم به مجرّد وصول باوجود ضعف و نقاهت فوراً به مخابره پرداختم زيرا دل و جان را نهايت آرزو ياد ياران و ذکر دوستان است علی‌الخصوص آن دوستان که هميشه مورد امتحان بوده‌اند و مستغرق در بحر افتتان باوجود اين در نهايت متانت و استقامت مقاومت امواج کردند و تحمّل طوفان نمودند و سفينه را به ساحل نجات رساندند لهذا از احبّای خراسان علی‌الخصوص بشرويه و خيرالقری و فاران نهايت سرور و رضا حاصل، اميدوارم که من بعد بيش از پيش شعله و فوران در بشرويه و فاران حاصل گردد و عليکم و علی اماء الرّحمن البهاء الأبهی**.** عبدالبهاء عباس