هوالله - ای شمع نيريز شورانگيز شو و شکّرريز و مشکبيز…

حضرت عبدالبهاء
اصلی فارسی

١٢١

هوالله

ای شمع نيريز شورانگيز شو و شکّرريز و مشکبيز و مانند جام لبريز سبب نشئه و سرور و فرح و حبور ياران عزيز شو مدّتی است که به آن سرور مشتاقان نامه‌ای ننگاشتم و شرح حالی بيان نداشتم اين از کثرت غوائل و متاعب و مشاغل بود نه غفلت و نسيان قسم به حضرت يزدان که هر دم همدم جانی و مونس قلب و روان فراغت از يادت مستحيل است تا چه رسد به فراموشی و نسيان. ای يار مهربان اگر بدانی که مشاغل به چه درجه است به آن دلبر مهربان قسم که در هر سالی به حرفی و در هر قرنی به کلمه‌ای قناعت فرمائی ولی دستی از دور بر آتش داری نميدانی مشاغل چقدر است از فضل و عنايت حضرت احديّت اميدوارم که روح و ريحان آن ياران اين عبد را به شور و وله آرد و جميع اين خستگيها را فراموش نمايم اطناب و اسهاب چه لازم به حقيقت تو را دوست دارم و عليک التّحيّة و الثّناء**.** ع ع


منابع