هوالله - ای بنده ديرين جمال ابهی نامه‌ات تلاوت گشت…
١٢٩
هوالله
ای بنده ديرين جمال ابهی نامه‌ات تلاوت گشت و آنچه گله فرمائی و شکوه نمائی محقّی و استحقاق محقّق ولی چه توان نمود که عبدالبهاء مستغرق در بحر مشاغل و غوائل بايد با شرق و غرب مخابره نمايد و با جنوب و شمال مناظره جميع مسائل را جواب دهد و کلّ نفوس را دلجوئی نمايد به هر مولودی جديد نامه بليغ نگارد و از برای هر متصاعدی الی اللّه طلب عفو و مغفرت کند هر محزونی را غمخوار شود و هر مسروری را همراز گردد به هر يک وحده منفرداً مخابره مستمرّه نمايد و نشر نفحات اللّه کند و در هر نقطه‌ای اعلاء کلمة اللّه نمايد خاور را رايت باهره گردد و باختر را آيت قاهره شعله افريک گردد و لمعه امريک شود با بيگانگان بسازد و بياميزد و از ضرّ آشنايان بپرهيزد مقاومت عناد کند و مدافعه فساد نمايد**.**
ملاحظه فرما شخص واحد چگونه تحمّل اين محن و بلايا نمايد و از عهده اين مشاغل بی پايان برآيد. جمال قديم واقف اين قلب سليم است که مانند دريا به محبّت ياران پر جوش و خروش است و از صهبای اشتياق مست و مدهوش آنی فراموش نشده و نخواهی شد مطمئن باش و اگر چنانچه در ارسال نامه قصور گردد ولی دل و جان به ياد ياران بدون فتور مشغول و مسرور از خدا ميطلبم که کلّ را به نفحات قدس همدم فرمايد و حدائق قلوب را هر دم از فيض ابدی طراوت و لطافت بی‌اندازه عطا فرمايد و عليک التّحيّة و الثّناء**.** ع ع