ای کنيز الهی نامه شما رسيد و از مضمون اطّلاع حاصل شد از خدا ميخواهم که تو را حياتی جديد بخشد.

حضرت عبدالبهاء
اصلی فارسی

٢٤٩

ای کنيز الهی نامه شما رسيد و از مضمون اطّلاع حاصل شد از خدا ميخواهم که تو را حياتی جديد بخشد. سؤالاتی نموده بودی که چرا نفوس مبارکه روحانيّه که ثابت و راسخند از معاشرت با نفوس پست‌ فطرت دوری ميجويند؟ اين به جهت آن است که همچنان که امراض جسمانی نظير سل و سرطان سرايت دارد و هم‌چنين امراض روحانی نيز سرايت دارد اگر يک شخص مسلول معاشر با هزار شخص صحيح و سالم شود صحّت و سلامت آن هزار نفر صحيح و سالم در اين شخص مريض مسلول تأثير ننمايد و از مرض سل نجات نجويد ولی اين مسلول چون معاشرت با آن هزار نفس نمايد در اندک زمانی به جمعی از آن نفوس سالمه مرض سل سرايت کند. اين امری است بديهی و واضح و هم‌چنين اگر هزار شخص بزرگوار با نفسی پست ‌فطرت معاشرت کنند کمالات آن نفوس در اين شخص پست‌ فطرت تأثير ننمايد بلکه اين پست‌ فطرت سبب ضلالت آنها شود لهذا حضرت بهآءاللّه در الواح ميفرمايد سوف تنتشر هناک رائحة دفرآء ان اجتنبوا منها کذلک يأمرکم العليم الحکيم. ميفرمايد عنقريب در آن شهر رائحه کريهه‌‌ای منتشر ميشود بايد از آن رائحه کريهه اجتناب نمائيد و حضرت عليم حکيم چنين شما را امر می‌نمايد. انتهی و آن رائحه دفرا رائحه نقض است. و هم‌چنين در نامه نصيحت ميفرمايد حال از مغرس و حافظ و مربّی خود غفلت منمائيد و دون او را بر او مقدّم و مرجّح مداريد که مبادا ارياح سموميّه عقيمه بر شما مرور نمايد. و حضرت مسيح ميفرمايد که مالک بستانی شجر يابسه را در بستان باقی نگذارد و البتّه او را قطع نموده به نار افکند چه که حطب يابس درخور و لايق نار است. باز حضرت بهآءاللّه ميفرمايد پس ای اشجار رضوان قدس عنايت من خود را از سموم انفس خبيثه و ارياح عقيمه که معاشرت به مشرکين و غافلين است حفظ نمائيد تا اشجار وجود از جود معبود از نفحات قدسيّه و روحات انسيّه محروم نگردد. انتهی

اين است که بايد از اشرار اجتناب نمود و به ابرار معاشر. در کلمات مکنونه فارسی ميفرمايد ای پسر من صحبت اشرار غم بيفزايد و مصاحبت ابرار زنگ دل بزدايد. و هم‌چنين ميفرمايد زينهار ای پسر خاک با اشرار الفت مگير و مؤانست مجو که مجالست اشرار نور جان را به نار حسبان تبديل نمايد. اين است وصيّت حضرت مسيح و وصايای حضرت بهآءاللّه**.**

و امّا مسائل ديگر شما برهان همين بيان است احتياج به جواب نيست و من در حقّ تو دعا می‌نمايم تا حالتی يابی که سبب حصول موهبت کبری گردد و شما مطلب اوّل خود را درست قرائت نمائيد ملاحظه ميکنيد که مطلب اوّل شما همين خواهش است که شخص مذمومی را احبّا چرا راه به خود ميدهند و طرد نمی‌نمايند و عليک البهآء الأبهی**.** حيفا 6/10/21


منابع