هو اللّه - ای ياران عزيز عبدالبهآء جناب محمود محمود…

حضرت عبدالبهاء
اصلی فارسی

٧

هو اللّه

ای ياران عزيز عبدالبهآء جناب محمود محمود نهايت ستايش از شما نموده که فی‌الحقيقه آرايش آن اقليمند و سبب آسايش آن بلد امين. بلد امين گفتيم تا از سهام شبهات ناقضين محفوظ و مصون ماند زيرا اين قوم پرلوم با وجود آنکه مظهر و ضربت عليهم الذّلّة و المسکنه و باءوا بغضب من اللّه شدند اصرار غريبی و انکار عجيبی دارند و به هر نحو که ممکن باشد خواهند که شبهه‌ای القا نمايند. در هر محفلی حاضر شوند از اراجيف تأليفی نمايند و از افترا و بهتان هزار عنوان کنند. دروغ را سبب فروغ شمرند و هذيان را حقيقت عرفان دانند. تا توانند به واسطه روايات و مفتريات و تحريف الواح القاء شبهه کنند و چون خود را عاجز بينند طبيعی گردند و به مقالات دهری‌ها پردازند تا آن بيچاره را در صحرای حيرت آواره کنند و مهر لعنتی به او زنند و رها کنند. به قسمی مخمود و منجمد شود که از نفخه اولی و نفخه اخری بلکه از نفحه ملکوت ابهی زنده نگردد. اينست وسواس هر خنّاس. لهذا از خدا خواهيم که مشامّ نفوس مقدّسه را از اين رايحه کريهه که مانند سمّ نقيعست محفوظ و مصون دارد. اين ناقضان متعفّن با بعضی از نفوس الفت و معاشرت نمودند و نتوانستند که القاء شبهه نمايند بلکه ثعبان مبين پيمان چنان حبال دسائس آنان را محو و نابود نمود که اثری باقی نگذاشت. با وجود اين کسالت و خمودت آن بيخردان در آنان تأثير نموده مخمود شدند و افسرده گشتند. چون باد خزان بر تنی مرور نمايد اگر بيمار نکند لابدّ کسالت آرد و همچنين نسيم جانپرور بهار روحانی اگر بر نفوسی بوزد و شفای تامّ نبخشد لابدّ اندکی تر و تازه نمايد. ای ياران حقيقی آفتی اعظم از خمودت و جمودت نيست زيرا موت مجسّم است. تا توانيد بر شوق و ذوق و فرح و بشارت و طراوت و لطافت بيفزائيد زيرا وجود افسرده و پژمرده مرده است اثر حيات ندارد و محبّت اللّه روحبخش است و وجد و طرب آرد و شوق و شعف. هر نفس افسرده‌ای بايد از برای خويش گوری بکاود و در تنگنای آن ظلمات مقرّ يابد و عليکم التّحيّة و الثّنآء. ع ع

منابع