هو الله - ای ثابت نابت بر پيمان آنچه مرقوم نموده بوديد در خصوص زعيم‌الدّوله ملاحظه گرديد.

حضرت عبدالبهاء
اصلی فارسی

١٣٠

هو الله

ای ثابت نابت بر پيمان آنچه مرقوم نموده بوديد در خصوص زعيم‌الدّوله ملاحظه گرديد. جواب مرقوم شد در جوف است به واسطه معتبر نزد او فرستيد بدون آنکه خود آن جناب ببريد. در اين حکمتی و اگر چنانچه بعد ملاقات فرموديد ابداً صحبتی در اين خصوص مداريد مگر اظهار نهايت محبّت و مهربانی. اگر چنانچه او در اين خصوص سر صحبت را باز کرد بگوئيد از عکّا جواب آمد. آن جواب لابدّ تامّ بوده و ابداً سؤال منمائيد که چه خواهی مرقوم نمود. بکلّی اين بحث را با او منمائيد. محبّت و مهربانی کنيد و بس.

نزد مفتی افندی محمّد افندی عبده برويد و از قبل من سلام برسانيد و بسيار اظهار محبّت نمائيد و پيغام من را برسانيد و بگوئيد که شما با ما ملاقات فرموديد و اخلاق و افکار ما را سنجيديد و می‌دانيد که ما جميع انبيای الهی را جانفشانيم و به کلّ مؤمن و موقن ولی جريده مؤيّد و منار مرقوم نموده‌اند که ما منکر حضرت رسول اکرميم و اعدای انبيای الهی. از آن جمله در يک نسخه مرقوم کرده‌اند که واقعه يزد که دويست نفر از احبّای الهی را شرحه شرحه نمودند يکی لا ضَيْر انّا الی ربّنا لمنقلبون فرياد برآورد و ديگری لا تحسبنّ الّذين قتلوا فی سبيل اللّه امواتاً بل احياء عند ربّهم يرزقون ندا درداد، يکی ربّ اغفر لهؤلاء لانّهم قوم لا يعلمون در زير شمشير نعره زد و ديگری قل يا اهل الکتاب هل تنقمون منّا الّا ان آمنّا باللّه و آياته صدا بلند کرد و ديگری ربّ لا تأخذ هؤلاء بسفک دمی انّک انت الغفور الرّحيم گفت و ديگری ربّ اسکرنی من الکأس الّتی سقيت الحسين قرّة عين رسول اللّه بر زبان راند و ديگری و ديگری و ديگری. خلاصه مظلومان با وجود آنکه ابداً خاطر موری نيازردند و جميع نوع انسان را دوست دارند و کلمه تهتّکی در حقّ حيوان نيز جائز ندانند جريده منار يا مؤيّد مرقوم نموده‌اند که چون بهائيان استغفراللّه استغفراللّه استغفراللّه العظيم سبّ حضرت رسالتپناهی نمودند و زبان به نالايق گشودند لهذا مسلمين يزد تحمّل ننمودند آنان را کشتند. ملاحظه نمائيد که چه افترائی زده‌اند. اگرچه اين قول فی‌الحقيقه باز به دلالت و تحريک ايرانيانست ولی صاحب منار و مؤيّد چون حقيقت‌ پرستند نبايد چنين روايت را قبول نمايند و علی‌الخصوص در جريده خويش نشر کنند. ما از اينگونه امور مکدّر و محزون نشويم زيرا اين روايت نيز قطره‌ای از دريای مفتريات انا الغريق فما خوفی من البلل ولی حيرت از اين دست داد که با وجود آنکه اين دو جريده يعنی مؤيّد و منار هر دو تعلّق به حضرت مفتی افندی دارند با وجود اين بکلّی منافی حقيقت چنين افترائی بزنند و حال آنکه مفتی افندی می‌دانند امروز در روی زمين کسی که فی‌الحقيقه جان در راه انبيا فدا می‌نمايد بهائيانند، فتمنّوا الموت ان کنتم صادقين. باری باز ملاحظه می‌شود که اين روايات به تحريک ايرانيان بود و وقت غيبوبت جناب مفتی افندی بود اگر چنانچه ايشان در مصر بودند البتّه منع اين مفتريات را می‌فرمودند. باری مختصر اينست که عقائد و روش و سلوک اين عباد معلوم و مشهود و معروف. جميع مبغضان می‌دانند که ما به جهت يهود اثبات نبوّت مسيح را به دلائل و براهين می‌نمائيم و از برای نصارا اثبات نبوّت عامّه حضرت رسول را به ادلّه عقليّه و نقليّه و الزاميّه می‌کنيم و از برای مجوس به براهين واضحه اثبات نبوّت جميع انبيا و مرسلين از حضرت آدم تا خاتم می‌نمائيم و جان در سبيل انبيا فدا می‌کنيم و در زير شمشير فرياد برمی‌آريم. از اغرب وقوعات آنکه در اين روزها حضرات بنی اسرائيل ايران که بهائی گشته‌اند استدلاليّه محکمی در نبوّت حضرت رسول به نصارای امريکا مرقوم نموده‌اند و آنان نيز اظهار تشکّر نمايند و قبول کنند. سبحان اللّه يهود شرق به جهت نصارای غرب اثبات نبوّت حضرت رسول را نمايند و اسلام مرقوم نمايند که بهائيان استغفراللّه نعوذ باللّه نسبت به حضرت رسول روحی له الفدا زبان به سوء ادب گشايند، سبحان اللّه و لا حول و لا قوّة الّا باللّه سبحانک هذا بهتان عظيم. باری در وقت خلوت اين مطلب را بتمامه به جناب مفتی افندی بيان فرمائيد و البهاء و الثّناء عليک. ع ع…

منابع