جناب منشادی نامههای شما ملاحظه گرديد. اظهار پريشانی نموده بوديد. به قول ناس حيف شما نباشد که چنين فرمايشات بفرمائيد. اين ايّام وقت شادمانيست وقت کامرانيست وقت جشن و وجد و طرب ربّانيست. ای جناب منشادی شادی کن که الحمد للّه کشت و مزرعه آب داده شده است و کلمه منتشر و نافذ و نفحات قدس شرق و غرب را معطّر نموده است. ديگر چه خواهی. اصل اينست فرع هرچه میخواهد باشد. ای جناب آقا سيّد تقيّا مگو واحسينا. در اين بلا بگو بخند بزن برقص و العاقبة للمتّقين را يقين بدان. ع ع