ای ناشر نفحات، افق وجود چون به صبح نورانی از ملکوت ابهی منوّر گشت پرتو شمس حقيقت در جميع آفاق منتشر گرديد. بينايان چشمشان روشن شد و خفّاشان را حفره ظلمت مأوی و مسکن گشت. يکی فرياد واطربا برآورد و ديگری نعره وااسفا. يکی از جام الهی سرمست شد و ديگری پژمرده و افسرده از عهد الست. و ننزّل من القرآن ما هو شفآء و رحمة للمؤمنين و لا يزيد الظّالمين الّا خساراً. باری تا توانی تبليغ امر اللّه نما و زبان به حجّت و برهان بگشا و نفوس را به جنّت ابهی دلالت کن و به ظلّ ممدود هدايت نما تا علم وفا بر اعلی قلل موهبت کبری برافرازی و مظهر عنايت عظمی گردی و البهآء عليک. ع ع