… البتّه در داستان راستان ملاحظه نموده‌ايد که روزی…

حضرت عبدالبهاء
اصلی فارسی

٢٧١

… البتّه در داستان راستان ملاحظه نموده‌ايد که روزی شخص سيه‌ روزی به کوکب ساطع و نور لامع نيّر افق اثير حضرت امير عليه السّلام عرض کرد که اگر اعتماد بر عون و صون و حفظ و حمايت الهی داری خود را از بام به زير انداز. آن سرور متّقيان فرمود که بنده را نشايد مولای خويش را آزمايش نمايد بلکه مخدوم را بايد که خادم خويش را امتحان کند. از طالب آزمايش سزاوار نه بلکه امتحان از وظايف مطلوبست. يعنی بر من نرسد که حقّ را امتحان نمايم بلکه او امتحان فرمايد. ديگر آنکه طوائف عرب هر يک جمعاً به حضور حضرت رسول شتافتند و هر قبيله امتحانی خواست و استدعای معجزه و کرامتی نمود. يکی زبان او تأتی باللّه و الملائکة قبيلاً گشود ديگری او ترقی الی السّمآء گفت ديگری او تکون لک جنّة من نخيل و عنب فتفجّر الأنهار خلالها تفجيراً بهانه نمود ديگری حتّی تفجر لنا من الأرض ينبوعاً بيان کرد و کذلک ديگران هر يک آن سيّد اکوان را امتحان خواست. در جواب کلّ می‌فرمايد قل سبحان ربّی هل کنت الّا بشراً رسولا و همچنين در نصّ صريح قرآن می‌فرمايد ولو کنت اعلم الغيب لاستکثرت من الخير و ما ادری ما يفعل بی و لا بکم. اين آيات در مقابل طلب نفوسی صادر که خواستند آن نور حقيقت را امتحان نمايند و اين نهايت جسارتست. اينست جواب شديد شنيدند و مقصود هيچ يک حاصل نشد و کلّ بر انکار شديد قيام نمودند و اگر مقصد برهانست برهان عمومی است نه خصوصی والّا کار به بازيچه صبيان انجامد و محفل راز ميدان شعبده‌ باز شود زيرا هر نفسی هوسی. پس بايد هادی امم در بين ملل ملعبه هر بی فکر و ادراک گردد و البتّه شما به اين راضی نشويد. مکرّر نفوسی اوراقی سفيد و ساده ارسال نمودند که اين عريضه است و جواب خواستند جواب مرقوم شد. بعد ملاحظه گرديد که مکاتيب از اين قبيل مستمرّ الورود شد کار به بازيچه انجاميد لهذا جواب را قطع نموديم. از جمله جناب آقا سيّد صادق در نفس طهران استفسار و تحقيق نمائيد که جواب صريح مرقوم گرديد. بعد نظر به اين ملاحظات که مخالف روش جميع انبيا و اوليا و بندگان درگه کبرياست اين باب مسدود شد…

منابع