هو الله - ای منادی ميثاق نامه رسيد و مضمون معلوم گرديد.

حضرت عبدالبهاء
اصلی فارسی

٣٣١

هو الله

ای منادی ميثاق نامه رسيد و مضمون معلوم گرديد. در وقتی که در بقعه مبارکه بوديد در خصوص دولتيان و ملّتيان صراحتاً با شما مفصّل بيان شد البتّه در محفل روحانيان ذکر نموده‌ايد. از قرار تلغراف جديد بشارت اتّحاد دولت و ملّت رسيد. اعليحضرت امر به اجراء مشروطيّت فرموده‌اند. الحمد للّه آنچه در نامه‌های عبدالبهآء مرقوم کلّاً و طرّاً متتابعاً ظاهر و مشهود می‌گردد. از قضای اتّفاق يک ماه پيش شخص مهمّی از امراء دستورالعملی خواست. در جواب مرقوم شد که فلاح و نجاح محصور در اتّحاد دولت و ملّت است. تا دولت و ملّت مانند شير و شکر نياميزد راحت و آسايش ممتنع و محال است. پس بايد که در ميان دولت و ملّت معاهده‌ای مجری شود و حقوق طرفين مثبوت و مضبوط و مبيّن و معيّن گردد تا هيچ يک تجاوز نتوانند و اين معاهده بين دولت و ملّت بهتر آنست که به اطّلاع دول خارجه گردد تا کافل اين معاهده باشند. چاره‌ای جز اين نه، هذا هو الحقّ و ما بعد الحقّ الّا الضّلال المبين. البتّه آن نامه تا به حال رسيده يا خواهد رسيد. به واسطه شخص معهود مکتوم معلوم نزد شما منسوب شخص محترم ارسال و مرسول اين نامه بود، از او اطّلاع خواهيد يافت. و همچنين در آن نامه قضيّه سنگسر و شهادت حضرت سيّد يحيی در سيرجان و فتوای ميرزا حسن در تبريز مرقوم شد. باری الحمد للّه آنچه از قلم ميثاق صادر در اندک زمانی ثابت و ظاهر می‌شود، فاعتبروا يا اولی الأبصار. حال چون اعلان مشروطيّت شده وقت آنست که ياران الهی به نشر نفحات رحمانی مشغول گردند. هر نفسی در مدّت سال به يک نفس مؤانست و مجالست نمايد و به قوّه جاذبه محبّت اللّه او را منقلب کند و آن شخص را مکتوم دارد نزد کسی ذکر ننمايد و همچنين حال وقت آنست که به طائفه يحيائی پردازيد. جميع اوقات را صرف آنان نمائيد شايد به شطر موهبت الهيّه توجّه نمايند و از پيروی نفسی که می‌فرمايد انّ الّذين تدعون من دون اللّه لن يخلقوا ذباباً ولو اجتمعوا له و ان يسلبهم الذّباب شيئاً لا يستنقذوه منه ضعف الطّالب و المطلوب دست بردارند.

سبحان اللّه اين نفوس بيان را نمی‌خوانند که در هر آيه‌ای از آيات به تصريح می‌فرمايد که جميع بيان به يک کلمه‌ای از من يظهره اللّه مقابلی ننمايد زيرا آن کلمه ناسخ است و جميع بيان منسوخ و ايّاک ايّاک ان تحتجب بالواحد البيانيّه لأنّه خلق عنده او بما نزّل فی البيان. و واحد بيانی هجده حروف حيّ است و نوزدهم خود حضرت و حضرت قدّوس يک حرف از آن حروف حيّ و به صريح بيان عربی می‌فرمايد سيزده واحد مرآت در ظلّ حضرت قدّوس است و می‌فرمايد مبادا به من و مبادا به جميع حروف حيّ از او محتجب شوی. يعنی نظر به ما منما و به جميع آنچه در بيان نازل شده است محتجب مشو. و در جائی ديگر می‌فرمايد يوم ظهور مستور، اگر امروز ظاهر شود انا اوّل المؤمنين. با وجود اين بيانی‌ها به يک مرآت محتجب شده‌اند و حال آنکه در نصّ بيان می‌فرمايد هر مرآت که مقابل شمس است و متجلّی از آن چون شمس انتقال نمايد اگر مرآت نيز انتقال کند پرتو انوار باقی ماند والّا محتجب ماند. باری مسئله يحيائی‌ها قدری اهمّيّت حاصل نموده. ياران بايد به تبليغ آنان پردازند. در خصوص امورات خود شما مکتوبی مخصوص مرقوم می‌شود. به شخصی حضرت علی قبل اکبر را تکبير ابدع ابهی برسانيد و عليک البهآء الأبهی. ع ع

منابع