هو الله - ای عائله محترمه الحمد للّه آن خانواده مؤمن…

حضرت عبدالبهاء
اصلی فارسی

٣٤٦

هو الله

ای عائله محترمه الحمد للّه آن خانواده مؤمن به خداوند يگانه‌اند و در سبيل الهی مورد طعن هر بيگانه. چنانکه مرقوم نموده بوديد همواره در هر عهد و عصری بيگانگان تشنيع و طعن و ملامت و لعن به ياران و اماء رحمن می‌نمودند. حتّی به نفس مبارک خود مظاهر مقدّسه الهيّه تحمّل هزار گونه شماتت و ملامت می‌نمودند. يکی زبان به دشنام می‌گشود و ديگری فرياد يااسفا عليکم بلند می‌ نمود و ديگری ويل لکم ثمّ ويل لکم می‌گفت و ديگری ان تتّبعون الّا رجلاً مسحورا بر زبان می‌راند. حضرت خديجه را قريش بئسة النّتيجه می‌گفتند و در هر دمی سهمی روا داشتند ولی آن مخدّره نورانيّه و ورقه رحمانيّه شماتت و ملامت نفوس قبيحه را به کمال سرور و فرح و بشارت و بشاشت مقابلی می‌نمود که الحمد للّه در راه خدا به چنين رزيّه عظمی مبتلا لکن آن طعن مدح و ستايش شد و آن لعن پرستش و آرايش گشت. شماتت عنايت شد، ملامت عاقبت تحسين و آفرين گرديد. لهذا شما نيز در کمال سرور و فرح و بشارت و بشاشت شماتت و ملامت را تلقّی نمائيد. عن‌قريب خواهيد دانست که اين قدح عين مدح بود و اين مذمّت اعظم منقبت. شرق و غرب زبان به ستايش بندگان و اماء رحمن گشايند و تراب قدوم آنان را تبــّرک شمارند. از اين گذشته اگر اين قوم ظلوم جهول شماتت کنند الحمد للّه ملأ اعلی احسنت احسنت فرمايند و اگر اين نادانان لعنت بر لسان رانند ملائکه مقرّبين نهايت ستايش و آفرين خوانند. پس محزون مباشيد مسرور گرديد محظوظ شويد شادمانی نمائيد کامرانی فرمائيد زيرا حيّ قيّوم از برای کنيزان عزيز خويش عزّت ابدی مقدّر فرموده و حقارت و ذلّت ابداً خلق نفرمود. اگر جميع من علی الأرض جمع شوند از ملوک و مملوک نتوانند ادنی حقارتی وارد آرند زيرا هر حقارت و ذلّتی که در سبيل الهيست آن عزّت ابديست و هر صدمه و بلائی موهبت و عطائی. قتل حياتست و هلاکت نجات. زندان ايوان است و قعر چاه اوج ماه. با وجود اين که را يارا که توهينی نمايد و يا تحقيری کند. پس به فضل و موهبت حضرت مقصود مطمئن و مسرور باشيد که شما را در ظلّ شجره مبارکه پرورش داد و به مقام بلند اعلی رساند که سنگ طعن جميع خلق به آن اوج اعلی نرسد و عليکنّ و عليکم البهآء الأبهی. ع ع

منابع