هو الابهی - ای منجذب نفحات اللّه، شد مدّتی که با تو گفت و شنيدی نکرده‌ام.

حضرت عبدالبهاء
اصلی فارسی

٤١٤

هو الابهی

ای منجذب نفحات اللّه، شد مدّتی که با تو گفت و شنيدی نکرده‌ام. اين را نيز حکمتی بود. اميد است که چشم و گوش و دلت با بهره و نصيب گردند. چه بهره‌ای اعظم از اينکه از نفحات ملکوت الحمد للّه جانی زنده داری و از فيض انوار روئی فروزنده. از جور سلطان محبّت اللّه گريبانی چاک داری و از فيضان ماء طهور دلی طيّب و طاهر و پاک. متمسّک به حبل ميثاقی و متوجّه به جمال نيّر آفاق روحی لاحبّائه الفداء. اينست نصيب موفور و بهره مقرّبين در يوم ظهور. پس به شکرانه اين فضل عظيم و فوز مبين کمر بر خدمت امر بربند و تحمّل هر مشقّتی بنما چه که نهايت مصائب و بلايا را تحمّل نمودی و اشدّ صدمات را ديدی. ولی غصّه مخور و مکدّر مباش. عن‌ قريب نفوسی که ملامت و سرزنش می‌ نمايند خود و خاندان و سلاله و دودمان به وجود تو افتخار و مباهات نمايند و سرفراز گردند. ملاحظه در دورهای سابق و قرون اولی نمائيد که به انبيا و رسل و اوليا چه می‌کردند و چه می‌گفتند و چه سرزنش‌ها و ملامت‌ها می‌نمودند و خدا در قرآن حکايت می‌فرمايد قالوا انّا تطيّرنا بکم لئن لم تنتهوا لنرجمنّکم او يمسّنّکم منّا عذاب اليم. يعنی قوم به رسل می‌گفتند که شما چه‌ قدر فال شومی برای ما بوديد يعنی سبب بدبختی و نکبت و سوء طالع ما گشتيد. ما در نهايت سرور و حبور و عزّت و راحت و نعمت و مسرّت بوديم، شما اسباب حزن و اندوه و کدورت و ذلّت و اذيّت ما گشتيد. لئن لم تنتهوا لنرجمنّکم او يمسّنّکم منّا عذاب اليم يعنی اگر چنانچه دست از اين روش و حرکت و سلوک و رفتار و گفتار برنداشتيد البتّه شما را سنگسار می‌نمائيم يا آنکه به عذاب اليم می‌اندازيم. اينچنين می‌گفتند و اينچنين می‌کردند. حال شما ملاحظه نمائيد که قدر و منزلت آن مظاهر الهيّه بلکه خادمان درگاهشان به چه درجه است. العزّة و العلوّ و السّموّ و المکنة و الشّوکة لاحبّاء اللّه فی القرون الاوّلين و الآخرين فسوف يظهر اللّه قدر احبّائه و شأن اصفيائه و عزّة اودّائه و عظمة مقام الموحّدين. لعمراللّه السن الکلّ تنطق بثنائهم و وجوه الکلّ تستبشر بانوارهم و حقائق التّقديس تنجذب باسرارهم و انّک انت فاطمئنّ بفضل مولاک و لا تبتئس بما کانوا يعملون. ع ع

منابع