هو الله - ای بنده صادق جمال ابهی مکاتيب رسيد و بر آه…

حضرت عبدالبهاء
اصلی فارسی

٤٣٥

هو الله

ای بنده صادق جمال ابهی مکاتيب رسيد و بر آه و ناله و گريه و زاری شما در مصيبت احبّاء و هجوم اعدآء مطّلع گشتم. فی‌الحقيقه قلب عموم ياران از اين ظلم و عدوان سوزانست و جميع فرياد و فغان می‌نمايند و اگر چنانچه چشم‌ها خون ببارد و دموع نهر جيحون گردد باز آتش دل‌ها نيفسرد و احزان ساکن نگردد. اين از اين جهت ولی نظر را پاک و مطهّر نما ملاحظه کن که به چه موهبتی فائز شدند و چه عنايتی را حائز گشتند. لب‌تشنه به چه بحر عذب فراتی رسيدند و در نهايت فقر و فاقه به چه کنز عظيمی رو بردند. قطراتی از خون فدای حضرت بيچون کردند ولی خونبها را از جمال ابهی گرفتند و کأس فضل و عطا را از دست آن دلبر يکتا نوشيدند. و امّا از جهت امر اللّه اين واقعه عظمی سبب اعلآء کلمة اللّه گردد و نشر نفحات اللّه. نسمة اللّه به هبوب آيد و نيّر موهبت اللّه طلوع کند. امر صد مرتبه عظيم‌ تر شود و رايت الهيّه بلندتر گردد. آيت تقديس ظاهر شود. جميع ملل عالم از هجوم جنود شهادت مغلوب و مقهور و مهزوم گردند. سطوت کلمة اللّه شرق و غرب را به حرکت آرد و جيوش ملأ اعلی چنان هجوم نمايند که جميع احزاب مهزوم گردند. اينست که می‌فرمايد جند هنالک مهزوم من الاحزاب، هذا هو الحقّ و ما بعد الحقّ الّا الضّلال، مطمئن باش. ايرانيان کف‌زنانند چه عجب، پاکوبانند چه عجب، خندانند چه عجب، کامرانند چه عجب، رقص‌کنانند چه عجب، هذا دأب الاحزاب فی القرون الاولی ولی اين رقص را نقص عظيم در پی و اين خنده را گريه پاينده در عقب و اين سرور را عذاب قبور در پس و اين شادمانی را ندامت و پشيمانی مقرّر، فسوف ترونهم فی خسران مبين. شماها اعتنائی نکنيد اهمّيّتی ندهيد اظهار اضطرابی ننمائيد. مدارا کنيد به تبسّم بگذرانيد. اگر چنانچه رو برو شخصی ملامت نمود شماتت کرد به معقوليّت تمام بگوئيد حضرات شهدآء اقتدا به شهيدان دشت کربلا کردند يا ليت کنت معهم فافوز فوزاً عظيما. هميشه چنين بوده تازگی ندارد ليس هذا اوّل قارورة کسرت فی الاسلام والسّلام. پی حرف را نگيريد. اگر چنانچه ديديد مجادله خواهند طفره زنيد و به سکوت بگذرانيد. ع ع

صورتی از اين را به مصر ارسال داريد و همچنين به هند و هر جا که مصلحت دانيد. ع ‌ع

منابع