… حضرت موسی در صحرای سينا ندای ربّ اعلا را از شجره…

حضرت عبدالبهاء
اصلی فارسی

٤٣٧

… حضرت موسی در صحرای سينا ندای ربّ اعلا را از شجره خضرا استماع نمود و جميع ملل آفاق در اين مسئله متّفق و متّحد. هيچ کس استغراب ننمود و تعجّب نکرد و شبهه‌ای نياورد با وجودی که آن نار احمر در شجر اخضر مشتعل شد. حال آن نار موقده ربّانيّه در شجره لاشرقيّه و لاغربيّه انسانيّه برافروخت و ندا از آن شعله نورانيّه الهيّه به ملأ اعلی بلند شد. اين بيهوشان و بيخردان و کوران و کران استغراب نمايند و تعجّب کنند و شبهه نمايند. ملاحظه کن که چه‌ قدر نادانند و اين نادانی منتهی شود به چه پشيمانی. چند کلمه مرقوم می‌شود، دقّت تامّ نما و امعان نظر کن تا پی به مقصد بری و آن اينست يوسف صديق تا در قيد چاه بود به مسند عزّت مصر الهی نرسيد. چون از قعر چاه بدر آمد به اوج ماه رسيد. پس آزادی خوش است. تأييد بايد با انسان باشد والّا هر آبی آتش است و هر جندی سبب انهزام و شکست. يکّه و تنها باش و شهسوار ميدان رحمن تا جميع سپاه را مغلوب بينی و هر لشکری را مهزوم. در قرآن می‌فرمايد جند هنالک مهزوم من الأحزاب. پيشينيان گويند که شجاعت عبارت از استقامت است و دو لشکر چون به هم درآويزند هر يک پايدارتر غالب‌تر هذا حقّ معلوم. چشمه آسمانی هميشه در فوران و چشمه خاکی در پايان فانی و بی‌بنيان…

منابع