هو الله - ای يار عبدالبهآء از روز فراق آنی نگذرد که به خاطر نيائی و دمی نرود که به يادت نيفتم.

حضرت عبدالبهاء
اصلی فارسی

٤٥٤

هو الله

ای يار عبدالبهآء از روز فراق آنی نگذرد که به خاطر نيائی و دمی نرود که به يادت نيفتم. فی‌الحقيقه ايّام حضور بسيار پر وجد و شور بود زيرا آن حبيب روحانی متحمّل و صبور. انّما يوفی الصّابرون اجرهم بغير حساب به حضرت رسول خطاب. ان تسئلهم خرجاً فخراج ربّک خير. اجر و خرج آن حضرت در زحمات و صدمات و مشقّت نيز موفّقيّت بر خدمت امر اللّه است. يعنی انشاءاللّه چون بولس حواری که بعد از کتک‌های چرب و نرم و مشت بر سر و طپانجه بر رخ و سيلی بر قفا و وقوع در دشت بلا و بيهوشی از صدمه طاقت فرسا برخاست و به مدينه قريبه شتافت و به افصح بيان و ابدع تبيان تبليغ امر اللّه نمود شما نيز بعد از اين صدمات و مشقّات و زحمات و بليّات در تبليغ ايليات به کمال قوّت و شجاعت و صفا خواهيد برخاست و به تأييد تضرّعات عبدالبهآء حکماً موفّق و مؤيّد خواهيد گشت. شخص معقول کارش چنين است. ابداً وقت را از دست نمی‌دهد. الوقت سيف قاطع گويد و در کمال معقولی دامن به کمر زند و شب و روز آرام نگيرد و دمی راحت نجويد علی‌الخصوص حکيم باشد و طبيب ديگر معقوليش بيشتر باشد زيرا درياق اعظم بکار برد و به معجون الهی معالجه نمايد. گاهی ناخوشی بهانه کند و بر سر بيمار رود و پرستار شود و جسم و روح هر دو را معالجه نمايد و علاج برء السّاعة بکار برد. باری طبابت اينست، حکمت اينست، موهبت اينست و البهاء عليک. ع ع

منابع