هو الله - ای ياران عبدالبهآء الحمد للّه از سروستان…

حضرت عبدالبهاء
اصلی فارسی

٤٩٤

هو الله

ای ياران عبدالبهآء الحمد للّه از سروستان نفحات گلستان محبّت اللّه منتشر و رائحه معرفت اللّه ساطع و نور هدی لامع و آيات کبری ظاهر و باهر. اقليم جليل فارس چون مطلع نيّر آفاق بود عبدالبهآء را نهايت آرزو چنان که در قطب عالم خيمه برافرازد و علم سبقت و پيشی بر کلّ اقاليم بلند فرمايد. الحمد للّه در اين ايّام حرکتی نموده بالأخصّ سروستان و نيريز. حال از آن کشور هزيز ارياح لواقح محبّت اللّه به گوش جان می‌رسد، طوبی لکم و حسن مآب و بشری لکم بفيض من ربّ الأرباب. عبدالبهآء به ملکوت ابهی عجز و نياز می‌نمايد و تضرّع و ابتهال می‌کند که کشت الهی در آن کوه و دشت روز بروز نشو و نما نمايد و سبز و خرّم گردد و خوشه و دانه و خرمن فرمايد کزرع اخرج شطأه فاستغلظ و استوی علی سوقه يعجب الزّرّاع و اميدم چنان است که هر خوشه‌ای خرمن گردد و هر دانه‌ای فيض و برکت حضرت ذوالمنن شود. ای ياران جميع طوائف و امم منجمد و مخمود و جميع قبائل و ملل گرفتار يأس و قنوط. اهل بها بايد چنان حرکت و جنبشی نمايند که کافّه اهل ارض را به اهتزاز آرند و چنان پرتوی افروزند که شرق و غرب را منوّر نمايند و به رفتار و کرداری پردازند که شهير آفاق شوند و مظاهر فيض کوکب اشراق گردند و عليکم البهآء الأبهی. ع ع

منابع