ای يار نازنين من آنچه مرقوم نموديد مفهوم شد. شکايت از ضيق معيشت و کثرت ديون و طلبکار ستمکار فرموده بوديد. فیالحقيقه تحمّل اين غوائل هائل بسيار مشکل است ولی همکاريم و سهيم و شريک در دست ستمکار. امروز شخص ترسائی بيمحابا طلب ادای دين نمود و به هيچ وجه ملاحظه آشنائی فيما بين نفرمود زيرا نقود کعبه مقصود اوست و ملاحظه بکلّی مفقود. ما مهلت خواستيم تا فرصت تدارک مبلغ نمائيم. شخص معتمدی فرستاديم و به زحمت زياد سه ماه مهلت گرفتيم. مقصود اينست که از کثرت ديون محزون مشو. انشآءاللّه اين عسر سبب يسر گردد و اين زحمت بادی راحت شود. تا زحمتی حاصل نگردد رحمت جلوه ننمايد. انّ مع العسر يسرا فرموده. حال ايّام عسرتست، مطمئن باش که زمان يسر و راحت نيز خواهد آمد. اين عسر و يسر و فقر و غنا و راحت و زحمت اهمّيّتی ندارد. در آنچه مهمّست بکوش.
گر در آتش رفت بايد چون خليل ور چو يحيی میکنی خونم سبيل
ور چو يوســف چــاه و زندانم کنی ور ز فقــــــــــرم عيسی مـريم کنی
ســر نگردانم نگردم از تـو من بهــــــر فـــــــرمــان تـو دارم جـــــان و سر
و عليک التّحيّة و الثّنآء. ع ع