هو الابهی - ای ناظر به ملکوت سلطان وجود، آن جمال موعود…

حضرت عبدالبهاء
اصلی فارسی

٥٩٤

هو الابهی

ای ناظر به ملکوت سلطان وجود، آن جمال موعود و طلعت محمود در قطب وجود به فيض شهود شاهد و مشهود گرديد لکن نابينايان چون بی بصر و بصيرت محشور گشتند از مشاهده آفتاب حقيقت با آن اشعّه پرقوّت محجوب و محروم ماندند، فالمقلة العميآء محرومة من فيض شمس الضّحی. نفحات قدس در شدّت سطوع و انتشار است لکن مزکوم از طيب مشموم محروم. بحر اعظم پرموجست لکن گمگشته صحرای مهلک بی‌ آب بی‌ بهره و بی‌ نصيب و بی‌ نصاب. و عجب اينست که خود را از فضل نامتناهی الهی محروم نموده‌اند سهلست جان‌های تشنه سلسبيل عنايت را نيز ممنوع می‌ خواهند بنمايند هيهات هيهات. گويا آيه مبارکهٔ قرآن را تلاوت ننموده‌اند که می‌ فرمايد انّ عبادی ليس لک عليهم سلطان. اين نفوس از منهل عذب صافی چشيدند، ملح اجاج در مذاقشان گوارا نيايد و اين مشام از عطر عنايت معطّر گشته، رائحه کريهه را خوش ندارند. ع ع

منابع