مخالفتها با امر مبارک
در طول تاریخ ظهور ادیان، همواره با مظهر ظهور جدید مخالفت شده و نفس پیامبر الهی و پیروانش در معرض لطمات و ضربات و اذیت و آزار قرار گرفتهاند. امّا، نفس استقامت آنها و تلاش برای بیان حقایقی که مظهر الهی عنایت کرده، نهایتاً اثر بخشیده و در قلوب نفوس انسانی نفوذ کرده و آنها را متحوّل و تقلیب کرده است. البتّه امر بهائی نیز مستثنیٰ از این قاعدۀ کلّی نبوده و نخواهد بود. مضافاً نظر به عظمت امرالله در این زمان، شدّت مخالفتها به مراتب اعظم از قبل بوده و خواهد بود. هرچه آوازۀ امر الهی بلندتر شود، هر قدر گسترش بیشتر یابد، هر قدر تعداد نفوسی که به آن اقبال میکنند ازدیاد یابد، میزان مخالفت شدیدتر خواهد شد. چه که این مخالفتها به منزلۀ دُهنی است که برای اشتعال آتش امرالله ضرورت دارد. این سنّت الهی است و البتّه در سنّت الهی نه تغییری به وجود آید نه تحوّلی صورت گیرد.
در لوحی به افتخار شهدای اصفهان فرمودند، "در امرالله نفس خرابی سبب آبادی است و حقیقت ذلّت سبب عزّت کبری. بینام و نشانی عزّت عظمی." (پیام آسمانی، ج1، ص38)
توجّه به هدایات مظهر ظهور و طلعات مقدّسه است که احبّای الهی را اوّلاً واقف به جمیع امور میکند که چرا این مخالفتها صورت میگیرد و ثانیاً آنها را در صراط الهی مستقیم میسازد چه که میدانند این صراط به کجا منتهی میشود و ثالثاً آنها را از خوف و هراس بر حذر میدارد و آگاه میسازد که لطف و عنایت الهی همیشه با آنها است و رابعاً به آنها میآموزد که چگونه در مقابل این مخالفتها واکنش نشان دهند تا بیش از پیش به هدایت خلق خدا منجر شود. این موضوع، با توجّه به بیانات مبارکه در چند بحث مطرح میگردد:
منشأ مخالفتها
تصوّرات مخالفین چنان است که میتوان با شدّت عمل و حرکتهای ایذایی مؤمنین به امر جدید را از ایمان به مظهر ظهور منصرف کرد. بدین جهت است که تدریجاً اذیت و آزار را شدّت میبخشند. جمال مبارک میفرمایند، "در این کور ملاحظه شد که این همج رعاع گمان نمودهاند که به قتل و غارت و نفی احبّای الهی از بلاد توانند سراج قدرت ربّانی را بیفسرند و شمس صمدانی را از نور باز دارند. غافل از این که جمیع این بلایا به منزلۀ دُهن است برای اشتعال این مصباح. کذلک یبدّلالله ما یشاء و إنّه علی کلّ شیءٍ قدیر." (مجموعه الواح طبع مصر، ص370)
این تاریکی به هر حال جمیع عالم را احاطه کرده است و از قدیمالایّام نور با ظلمت در جنگ و ستیز بوده است. این است که حضرت عبدالبهآء میفرمایند:
"ظلمت ضلالت است که شرق و غرب را احاطه نموده است و با نور هدایت در این کـَور عظمت در جنگ و ستیز است و سهم و سنانش بسی تند و تیز و لشگرش بسیار خونریز." (منقول در ظهور عدل الهی، ص12)
راجع به کیفیت آن نیز بیان میفرمایند که، "اليوم قوای رؤسای اديان بِاَجمُعِهُم متوجّه تشتيت انجمن رحمان و تفريق و تخريب بنيان حضرت يزدان است و جنود مادّی و ادبی و سياسی جهان از هر جهت مهاجم چه که امر عظيم است عظيم و عظمت امر در انظار واضح و لائح." (مکاتیب عبدالبهاء، ج1، ص254)
نکته جالبتر آن که منشأ این مخالفتها، عشق احبّای الهی به مولای محبوبشان است در خطابی به "جناب آقا سیّد زینالعابدین"، حضرت عبدالبهآء میفرمایند، "... چنین مصائبی که از هر جهت مستولی گشت در هیچ عهدی وقوع نیافت. این همه آوازها از شه بُوَد. آن دلبر طرّار چون زلف مشکبار را به دست باد صبا داد، البتّه خاطر عاشقان پریشان گردد. امری به این عظمت که در قطب امکان سراپردۀ مجد بلند نموده البتّه صدهزار طوفان دارد. لهذا شما مکدّر نباشید. بگذرد این روزگار تلختر از زهر. تا طوفان و برف و بوران در زمستان نشود، بهار مشکبار نیاید و دشت و کُهسار سبز و خرّم نشود و گل و ریاحین روی زمین را بهشت ننماید." (مآخذ اشعار در آثار بهائی، ج2، ص261)
حضرت ولی امرالله دربارۀ وقوع این حوادث میفرمایند: "مولای محبوب و فقید ما قطعیاً و مکرّراً اعلام فرمودند که امر الهی در آتیۀ ایّام، در حصول آمادگی برای جلال و عظمت سیطرۀ موعود در نظم بدیع، شاهد اوقات بس دشواری خواهد بود و از مراحلی خطیر و حیاتی عبور خواهد کرد، که به وضوح تامّ با تاریخ دلاورانۀ پرتلاطم گذشته بر ما ثابت شده است." (ترجمه – Baha’i Administration، ص60-61)
وقتی منشأ این مخالفتها برای ما روشن باشد، باید یقین داشته باشیم که حاسدان و مخالفان ابداً از پا نخواهند نشست و روز به روز بر مخالفت خویش خواهند افزود. زیرا نظم کهن در حال فرو ریختن است و لهذا حامیان آن با قوّت بیشتر سعی در حفظ آن نمایند و بر نظم نوین و بدیع الهی مهاجم میشوند. حضرت ولی امرالله چنین بیان میفرمایند:
"پیروان امر حضرت بهاءالله باید به یقین بدانند که هرچه مراحل تجزّی و تلاشی جامعۀ بشری امروزی پیشتر رود به همان نسبت نیز شدّت طوفانهایی که به این امر نبّاض الهی هجوم میکند بیشتر خواهد شد. همچنین باید بدانند که قلعهنشینان مقتدر ادیان گذشته هرگز نمیخواهند از تسلّط خویش بر آراء و افکار مردم دست بردارند. از این روی به مجرّدی که از دعوی عظیم حضرت بهاءالله کما هو حقّه باخبر گردند قیام بر ضدّش خواهند نمود و در آن وقت است که این آئین نوزاد مقاوم با دشمنانی روبرو خواهد شد که به مراتب از روحانیون متعصّب و خونخوار دوران گذشته قویتر و مکّارترند. بلی هنگامی که تمدّن کنونی به سکرات موت افتد و رعشۀ مرگ بر هیکلش نشیند امر الهی نیز با دشمنانی روبرو گردد که بر صدمات و لطماتی که تا به حال متحمّل شده به مراتب بیفزایند." (نظم جهانی بهائی، ص21-22)
این حملات فقط به قوّۀ روحانی احبّاء نخواهد بود. بلکه به تأسیسات و تشکیلات امریه نیز مهاجم هستند زیرا آنها را وسیلۀ انتشار امرالله و اداره و هدایت جمع اهل بهاء میدانند. حضرت ولی امرالله تأکید دارند:
"برای آن که از وسعت و کیفیت قوایی که با امر مقدّس الهی مقابله خواهند کرد باخبر شویم کافی است که به این بیان و انذار حضرت عبدالبهاء توجّه نماییم ... به طوری که ملاحظه میشود این بیانات مبارکه هم از شدّت مبارزهای که اهل بهاء در پیش دارند حکایت میکند و هم به پیروزی کامل ستایندگان اسم اعظم در آن مبارزه و مقابله شهادت میدهد. بلی اقوام و ملل جهان و پیروان جمیع ادیان متعاقباً قیام خواهند کرد تا وحدت امر بهاء را در هم شکنند و قوایش را تحلیل بخشند و نام مقدّسش را آلوده کنند. آنها تنها به قوّۀ روحانی امر بهائی هجوم نخواهند برد. بلکه به تشکیلات بهائی که به منزلۀ مجرا و وسیله و تجسّم آن روح قدسی در عالم امکان است نیز حملهور خواهند شد." (نظم جهانی بهائی، ص22-23)
حتّی تشکیلات مسیحیان نیز وقتی اضمحلال خود و پیشرفت امرالله را مشاهده نمایند، با کمال شدّت و حدّت به مخالفت قیام مینمایند. حضرت ولی امرالله آن را چنین بیان میکنند:
"هیچ منصفی نیست که اذعان نکند که امروز قوای لامذهبی و فلسفۀ مادّی صِرف و وَثَنیت فاحش که در این زمان نشر و تحکیم یافته حال بر بعضی از قویترین مؤسّسات مذهبی در مغربزمین حملهور گشته است و هیچ کس نیست که به دقّت شاهد پیشرفت امر حضرت بهاءالله باشد و نداند که آن مؤسّسات روز به روز مضطربتر میگردند و نداند که بعضی از آن دستگاههای مسیحی از تأثیرات نافذۀ امر بهائی، فیالجمله، آگاهند و نداند که چون ذاتاً آن دستگاهها تحلیل یابد و انضباطشان سست شود آن وقت با رُعبی عمیق بر ارتفاع نظم بدیع حضرت بهاءالله خواهند نگریست و رفته رفته بر ضدّش قیام خواهند کرد و نفس این قیام سقوطشان را تسریع خواهد نمود" (نظم جهانی بهائی، ص127)
جالب آن که حضرت ولی امرالله قدمی فراتر گذاشته به مخالفت و قیام کلّیه دول و ملل و پیروان جمیع ادیان که طالب توقّف در پیشرفت امر جمال رحمن هستند اشارۀ صریح دارند که بخشی از آن تحقّق یافته و برخی در آینده واقع خواهد شد:
"دولتها، نژادها، طبقات اجتماعی و ادیان، که با غبطه و حسادت ناظر ازدیاد روزافزون شأن و حیثیت امرالله هستند و از قوّۀ منسجم کنندۀ آن مرعوب، و اسکات ندایش و تضعیف و انهدام مبانی آن را طالب هستند، حملات و تهاجمات خود به این امر مبارک را شدّت و ازدیاد خواهند بخشید. این جامعه، کاملاً اطمینان دارم که، بیاعتنا به مجهولیت نسبی که در زمان حال مُحاط به آن است، و متهوّر و بیباک در مقابل قوایی که در آتیۀ ایّام در مقابل آن صف خواهند کشید، هر قدر آلام و اوجاع عصری مشحون از مصائب و بلایا آزار دهنده باشد، بی آن که از صراط مستقیمش ادنی انحرافی جوید، در آرامش و سکونش ادنی خللی وارد آید، یا در عزم جزمش ادنی وقفه یا انعطافی ایجاد شود، یا در اعتقاداتش ادنی تزلزلی پدید آید، به سوی سرنوشت محتوم خود پیش خواهد رفت." (ترجمه – دستخطّ حضرت ولی امرالله منضمّ به مکتوب 5 ژوئیه 1938 که از طرف هیکل مبارک به محفل روحانی ملّی ایالات متّحده و کانادا نوشته شده و در Messages to America: Selected Letters and Cablegrams Addressed to the Baha’is of North America 1932-1946، ص14 درج شده است)
امّا تمامی اینها در پیشرفت امرالله تأثیر منفی نگذارد بلکه هر دم بر ترقّی و تقدّم آن بیفزاید. چه که احبّاء اطمینان راسخ دارند که حضرت بهاءالله از افق اعلی حامی و مؤیِّد احبّاء در اقدامات و حارس و حافظ امر مبارکش است. حضرت ولی امرالله میفرمایند:
"ترقّی و تقدّم مقاومتناپذیر امر حضرت بهاءالله ... که به واسطۀ تأثیرات محرّکۀ ناشی از نابخردی اعداء آن و نیز قوای مکنون در امر الهی صورت میگیرد، به رشتهای از ضربانهای منظّمی تبدیل شده، که از طرفی در اثر فورانهای حادّ و شدید دشمنانش و از طرف دیگر با شور و هیجان قوۀ الهی شدّت یافته و به آن سرعت میبخشد، با قوّۀ محرّکۀ دائمالتّزایدی، در مسیری تعیین شده از قبل به ید اقتدار حیّ قدیر، هر دم شتابی بیشتر میگیرد." (ترجمه – دستخطّ حضرت ولی امرالله منضمّ به مکتوب 12 اوت 1941 محرّره از طرف هیکل مبارک به محفل روحانی ملّی ایالات متّحده و کانادا، مندرج در Messages to America: Selected Letters and Cablegrams Addressed to the Baha’is of North America 1932-1946، ص51)
منشأ دیگر این مخالفتها و حملات، وضعیت نابسامان عالم انسانی و مواجهۀ آن با بحرانهای عظیم است. در واقع طوفانی است که ناچار به جامعۀ بهائی نیز مهاجم خواهد بود. در واقع وقتی حضرت بهاءالله میفرمایند، "قد اضطرب النّظم من هذا النّظم الأعظم و اختلف التّرتیب بهذا البدیع..."، شکّی نیست که احبّای الهی و امر اعزّ صمدانی نیز در معرض چنین فشارها و هجومهایی قرار خواهد گرفت و باید همواره در کمال آمادگی باشیم تا بتوانیم از عهدۀ هر گونه هجوم و حملهای بر آییم. حضرت ولی امرالله به کلامی واضح بیان میفرمایند که:
"بحرانهای شدید و متواتر که تودۀ عظیم و دائمالتّزاید جامعۀ بشری را احاطه نموده و با سطوت و هیبت غیر قابل مقاومتی رو به بسط و افزایش است قهراً متوجّه جامعۀ جهانی بهائی، که شعب و دوائرش به اقصی نقاط عالم گسترده شده، خواهد گردید و اثرات نامطلوب آن ولو به نحو موقّت و محدود محسوس و مشهود خواهد شد. آیا میتوان تصوّر نمود ظهور چنین انقلاب عظیم که ارکان اجتماع و مذهب و دعائم اقتصاد و سیاست را در سراسر جهان متزلزل نموده و انظمۀ سیاسی و اصول جنسی و شئون اجتماعی و موازین ادبی و علائق دینی و مناسبات تجاری را مضطرب و منقلب ساخته با وجود حدّت و عظمت و صولت و دهشتی که نظیر آن در قرون و اعصار سالفه مشاهده نشده عکسالعملی نسبت به مؤسّسات و مشروعات امر نوزاد الهی، که تعالیمش تأثیر مستقیم و حیاتی راجع به هر یک از حدود و ضوابط مذکوره داشته و دارد، ظاهر نخواهد ساخت و مؤسّسات و مشروعات مذکوره از آفات و گزند آن محفوظ و از اثرات و عواقبش مصون و محروس خواهد ماند؟
بنابراین، جای شگفتی نیست اگر نفوسی که لوای چنین امر عظیم و سریعالتّقدّم رحمانی را برافراشته و اهل عالم را به استظلال در ظلّ ظلیل آن دعوت نمایند، معرض فشار و تأثیر قوای مُدهشۀ مُرعبه که جهان بشریت را متزعزع نموده قرار گیرند و خود را در گرداب اغراض و اهواء سیّئۀ عُصبۀ غرور مستغرق و محصور مشاهده کنند چندان که حرّیّت و آزادیشان محدود و اصول و مبادئشان مردود و تأسیسات و معاهدشان مطرود و اهداف و مآربشان مذموم و حقوق و اختیاراتشان مسلوب و اذکار و دعاویشان غیرمعتبر و مظنون قلمداد گردد." (ظهور عدل الهی، ص5-6)
عظمت امرالله و عظمت مخالفتها
بدیهی است هر قدر امر الهی عظیمتر باشد میزان مخالفتها بیشتر خواهد بود. در این دور صمدانی آثار آن از بدایت ظهور حضرت ربّ اعلی آشکار شده است. آنچه که طلعت اعلی بنفسه المقدّس تحمّل فرمودند و مخالفتهای شدیدی که در سراسر ایران و سپس عراق با امر الهی شد، گویای این حقیقت است.
حضرت عبدالبهاء میفرمایند، "امر عظیم است عظیم و مقاومت و مهاجمۀ جمیع ملل و امم شدید است شدید. عنقریب نعرۀ قبائل افریک و امریک و فریاد فرنگ و تاجیک و نالۀ هند و امّت چین از دور و نزدیک بلند شود و کلّ به جمیع قُوا به مقاومت برخیزند و فارِسان میدان الهی به تأییدی از ملکوت ابهی به قوّت ایقان و جُند عرفان و سپاه پیمان جُندٌ هُنالَک مهزومٌ مِنَ الأحزاب را ثابت و آشکار نمایند." (مجموعه مکاتیب حضرت عبدالبهاء، شماره 88، ص209)
حضرت ولی امرالله این مخالفتها را نویدی برای اهل امریک میدانند. خطاب به آنها میفرمایند: "حال حُسن شهرت امرالله بسیار منتشر شده و عظمتش ظاهر گشته و عنقریب هیجانی عظیم در قلوب نفوس برانگیزد. پس، ای اهل امریک، بسیار شاد و مستبشر باشید و در وجد و سرور آئید." (نقل از ترجمه توقیع "آمریکا و صلح اعظم"، صفحه 48 منتخباتی از توقیعات حضرت ولی امرالله به همراه پیام رضوان 2003)
حضرت عبدالبهاء این مخالفتها را، که در دوران حیات مبارک کم نبوده، برای آینده پیشبینی میفرمایند که با شدّت و حدّت بیشتری رخ خواهد داد. میفرمایند: "عنقریب در این ایّام اریاح امتحان از شطر افتتان به هبوب آید و گردباد آزمایش از هر جهت به حرکت آید و آنچه در الواح الهیّه اخبار داده شده است کلّ ظاهر گردد و چون امر عظیم است البتّه امتحان عظیم خواهد بود. هر سال که بهارش رشک فردوس جنان است و ربیعش لطیف و بدیع و گل و ریحانش و سنبل و ضیمرانش در غایت طراوت و لطافت و میوه و بارش و فواکه مشکبارش در نهایت حلاوت، البتّه طوفان بارانش و بوران زمستانش و برف و یخ و طغیان سیل روانش نیز شدید است. تا این شدّت برودت احاطه ننماید، آن بهار جانپرور جهان را نیاراید و جمال گل چهره نگشاید و مرغان چمن نسراید و کوه و دشت رشک بهشت برین نگردد. باری، امرالله آنچه امتحانش عظیم و افتتانش شدید شود، قوّت و قدرتش در عالم ظهور پدید گردد و انوارش در شرق و غرب جهان ساطع و مُضئ شود." (منتخباتی از مکاتیب، ج4، ص151)
عکسالعمل احبّای الهی
تحمّل نفوس انسانی در مقابل شداید و مخالفتها یکسان نیست. گو این که از پیش فرمودهاند که خداوند تکلیف ما لایُطاق نکند و هر نفسی را در حدّ و اندازۀ طاقت او در مواجهه با مخالفت اعدا قرار دهد. با این همه، دستورالعملهای یکسانی به جمیع عنایت میشود که توجّه به آنها لازم است.
نخستین توصیه صبر و بردباری است. لوحی است به نام لوح خراسان که به امر جمال مبارک از قلم حضرت عبدالبهاء صادر شده است. چون جمال قدم امر فرمودهاند، حضرت ولی امرالله در توقیع 113 آن را به جمال قدم نسبت دادهاند. جناب اشراق خاوری در تشریح توقیع مبارک 113 این مورد را توضیح میدهند که حضرت ولی امرالله هنگام نقل این بیانات مبارکه، میفرمایند: "ای هموطنان جمال قدم و اسم اعظم روحی لضّرکم الفداء سلطان قدم، مسّلی اعظم، میفرمايد قوله ما احلی بيانه و ما ابهی عّزه و ذکره..." بنا به توضیح جناب اشراق خاوری، "چون به امر جمال قدم بوده است که فرمودهاند به حضرت عبدالبهاء که پيغام مرا، پيام مرا، به احباء خراسان برسان، لهذا حضرت ولی امرالله اين بيانات را نسبت به جمالقدم دادهاند که ميفرمايند سلطان قدم، مسلّی اعظم چنين فرمودهاند، در حقيقت اين پيام از جمال مبارک است." (توقيع ١١٣بديع، عبدالحميد اشراق خاوري ص٨١)
باری، حضرت عبدالبهاء در این لوح میفرمایند، "يا حمامَةَ الوَفاءِ خاطِبي الضُّعَفاءَ أَنَّهُ إذا وَجَدْتُمُ الضَّرَّاء اشْتَدَّتْ، البَأْساءَ امْتَدَّتْ و الأَرْضَ ارْتَجَفَتْ و الجِبالَ ارْتَعَدَتْ و زَوابِعَ الشَّدائِدِ أَحاطَتْ وَ بُحُورَ البَلايا ماجَتْ و أَرْياحَ الرَّزايا هاجَتْ و طَوْفانَ الامتِحانِ أَحاطَ الإِمْکانَ علَيکُمْ بالصَّبْرِ الجَمِيْلِ في سَبِيْلِ رَبِّکُمُ الجَلِيْلِ، و إيَّاکُمْ يا عِبادَ الرَّحْمنِ أَنْ يَعْلُوَ مِنْکُمُ الضَّجِيْجُ إذا اشْتَدَّ أَجِيْجُ نِيْرانِ الافْتِتانِ و ارْتَفَعَ زَفيرُها و إيَّاکُمُ الصَّرِيْخَ و العَوِيْلَ في سَبِيْلِ رَبِّکُمْ الجَلِيْلِ عِنْدَ ما يتلَاطَمُ بَحْرُ البَلاءِ و يتفاقَمُ أَمْرُه مِنْ ظُلْمِ أَهْلِ الطُّغْيانِ، و لا تحسَبُوهُم بمَفازَةٍ مِنَ العَذابِ و لاتَخْشَوْا بَأْسَهُمْ و جَمْعَهُمْ..."
(مکاتیب عبدالبهاء، ج1، ص142 / پیام آسمانی، ج1، ص62 / مضمون: ای کبوتر وفا، به ضعیفان بگوی که وقتی دیدید که لطمات شدّت یافته و سختی و مشقّت امتداد پیدا کرده و زمین به لرزه در آمده و کوهها متزلزل گشته و تندباد شدائد احاطه کرده و دریاهای بلایا به موج آمد و طوفان بلایا وزید، تندباد امتحان احاطه کرد، باید که صبر جمیل در راه خداوند جلیل در پیش گیرید. ای بندگان خدا، وقتی که شعلۀ آتش افتتان شدّت گیرد و صدای آن برخیزد، موقعی که دریای بلا به تلاطم آید و امر او از ستم سرکشان در شدّت و سختی افتد، مبادا در راه خدا ناله و فریادتان بلند شود؛ مبادا گریه و زاری کنید و گلایه و بیقراری کنید. اهل طغیان را عامل هلاک ناشی از عذاب گمان نبرید و از شدّت و حدّت و جمع آنها هراسی به دل راه ندهید.)
در واقع باید از گذشته درس گرفت و اطمینان تامّ یافت که استقامت میتواند بسیار مؤثّر واقع شود. حضرت ولی امرالله نظری به گذشته انداخته، نوری فراراه ما افکنده شیوۀ عمل در آینده را روشن میفرمایند: "انقلابات و امتحانات و بلایا و رزایا و زجر و حرق و طرد و نهب و ضرب و شتم و اسر و نفی و حبس و قتل هیچ یک مانع از پیشرفت این امر نازنین نگشت و فتوری در همّت پیروان و مدافعینش در اقطار مختلفۀ عالم احداث ننمود و علّت اعتلال و اختلال در نظم بدیعش و انشقاق و انقسام و تفرقه و انشعاب در صفوف جنود مجنّدهاش نگردید. بلکه اگر به نظر دقیق ملاحظه شود معلوم و واضح گردد که نفس انقلاب و تتابع مصائب و نوائب و شدائد و متاعب و محن و مصاعب ممدّ نفوذ ذاتیهاش گشت و بر قوّۀ دافعۀ ساریهاش بیفزود و از هبوب عواصف و بلایا و اشتداد زوابع امتحان و افتتان یوماً فیوماً ساحتش وسیعتر و عمودش مرتفعتر و اساسش محکمتر و جلوهاش شدیدتر و سرایتش سریعتر و سطوَت و غلبهاش ظاهرتر و ثابتتر گردید. هر لطمهای که از دست ستمکار بر جامعۀ پیروان امر پروردگار در خارج وارد گردید علّت بروز فتح و ظفری جدید شد و هر انقلابی که تدبیر و تدلیس خائن تبهکار در داخل ایجاد نمود مورث حدوث نصرتی عظیم و ظهور جلوهای بدیع گشت." (توقیعات مبارکه خطاب به احبّای شرق، ص117)
توصیه به احبّای الهی
جمال مبارک به احبّاء توصیه میکنند که در برابر حملات کتبی اعداء قطعاً جواب بنویسند و ساکت نمانند. نوشتن جواب برای ردّ اتّهامات و حملات نزد حق ارزشمند است ولی باید تحت شرایط خاصّی صورت گیرد. ابتدا توصیه جمال قدم را زیارت کنیم و سپس به ذکر شرایط آن بپردازیم.
جمال قدم میفرمایند: "بر جمیع نفوس حتم است که بر ردّ من رَدَّ عَلَی الله آنچه قادر باشند بنویسند. کذلک قُدِّرَ مِن لدن مقتدرٍ قدیر. چه که الیوم نصرت حقّ به ذکر و بیان است نه به سیف و امثال آن. کذلک نزّلنا مِن قبل و حینئذٍ إن أنتم تعرفون. فَوَ الّذی ینطق حینئذٍ فی کلّ شیءٍ بأنّه لا إله إلّا هو که اگر نفسی در ردِّ مَن رَدَّ عَلَی الله کلمهای مرقوم دارد مقامی به او عنایت شود که جمیع اهل ملأ اعلی حسرت آن مقام برند و جمیع اقلام ممکنات از ذکر آن مقام عاجز و السن کائنات از وصفش قاصر. چه که هر نفسی الیوم بر این امر اقدس ارفع امنع مستقیم شود مقابل است با کلّ مَن فی السّموات و الأرض و کانالله علی ذلک لَشهید." (مجموعه الواح طبع مصر، ص153)
حضرت ولی امرالله در این زمینه هدایت لازم را فرمودهاند که چگونه میتوان جواب ردّیهها را ارسال داشت. این از برای آن است که تنظیم و ارسال جوابیهها دارای نظم و ترتیب معیّنی باشد:
"به عقیدۀ هیکل مبارک، موضوع حملات در تکذیب و ردّ امر مبارک و انتقاد علیه آن از طریق جرائد و مطبوعات را محفل روحانی ملّی باید مطمح نظر قرار دهد. این هیأت، اعم از آن که مستقیماً یا از طریق مأموریت دادن به لجناتش اقدام نماید، باید مصلحت جواب دادن به این قبیل حملات را تشخیص دهد و تعیین نماید، و همچنین باید به دقّت بیانیههایی را که احبّاء مایلند به این منظور به جراید ارسال دارند مورد بررسی قرار داده تصویب نماید. تنها از طریق این نظارت و مراقبت بر تمامی اقدامات مطبوعاتی است که احبّاء میتوانند امیدوار باشند از ایجاد هر گونه سوء تفاهم و مشتبه شدن امور در اذهان خود آنها و نیز اذهان عامّۀ مردمی که میتوان از طریق مطبوعات با آنها در تماس بود، جلوگیری شود.
لذا، حضرت ولی امرالله توصیه میفرمایند که از این پس در کلّیه مجهودات خود برای ردّ انتقادات اعداء امرالله از هدایت محفل روحانی ملّی استفاده نمایید، زیرا در بعضی موارد مقابله با این قبیل حملات، که غالباً به مناقشات بیثمر و بیپایان منجر میشود، مطلقاً هدر دادن وقت و قوا است، و حتّی شاید مضرّ به مصالح باشد. محفل روحانی ملّی بهتر میتوانند شما را هدایت کنند که در این قبیل موضوعات به چه اقدامی مبادرت نمایید." (ترجمه – مکتوب 28 سپتامبر 1938 به یکی از احبّاء)
حضرت عبدالبهاء ضمن بیان نوع مخالفتها با احبّای الهی، نحوۀ مقابله با آن را نیز توضیح میدهند. طلعت میثاق در این رابطه میفرمایند: "... کثیری از نفوس علیه شما قیام نمایند، ظلم و ستم روا دارند، هتک حرمت کنند و استهزا نمایند، از جمع شما احتراز نمایند، و تمسخر کنند. امّا، اَب سماوی شما را نورانی فرماید تا مانند شعاع شمس غمام ظلمت اوهام و خرافات زائل کنید، در کمال جلال فی وسط السّماء بدرخشید و وجه ارض را روشن نمایید. وقتی این امتحانات رخ بگشاید قدم ثابت کنید و صبر و اصطبار به منصّۀ ظهور رسانید. باید در کمال محبّت و مهربانی با آنها مقابلی نمایید؛ اعتساف و تضییقات آنها را ملعبۀ صبیان دانید و ابداً اهمّیت ندهید. چه که مآلاً نورانیت ملکوت بر ظلمت ناسوت غالب شود و عظمت و استعلاء مقام شما ظاهر و آشکار شود." (ترجمه – لوح مبارک خطاب به یکی از احبّاء منتشر شده در Baha’i News، شماره 10 (سپتامبر 1910)، ص1-2)
علاوه بر استقامت، باید قیام به خدمت به امر الهی و اهل عالم نمود تا ظلمات تیره زائل شود و انوار تابان شمس جمال حق جمیع را روشن و تابناک فرماید. حقیقتاً اگر این چند روزۀ حیات صرف خدمت به امر مبارک و هدایت خلق نشود، چه ثمر و نتیجهای خواهد داشت. این است که حضرت ولی امرالله مؤکّداً میفرمایند: "ای برگزیدگان حضرت کبریا، روحی لحبّکم و خلوصکم و استقامتکم الفدا، وقت آن است که به پاس این عنایت کبری و منحۀ عظمی و بشارت امنع ابهی هر یک از جان بخروشیم و از روان بنوشیم و از تن بکوشیم تا به آنچه لازمۀ عبودیّت صرفۀ بحتۀ تامّه است در این کور بدیع و قرن مجید موفّق گردیم ... از انقلاب خائف نگردیم و از تلوّنات و حوادث این عالم ترابی نیندیشیم و از تطوّرات این امر أوعر خطیر مندهش و حیران نشویم. بلکه بر ثبوت و استقامت و تعاون و تعاضد بیفزاییم و به قدر مقدور بکوشیم تا در این چند روز حیات باقیه به خدمتی که لایق آن آستان است موفّق گردیم." (پیام آسمانی، ج1، ص39)
ابداً نباید انتظار داشت که با انتشار آوازه امرالله از شدّت حملات کاسته شود یا مخالفتها با امر مبارک فروکش کند. صحیح است که بسیاری از نفوس فرهیخته در عالم از امر مبارک حمایت میکنند، امّا آتش مخالفت نیز فروزانتر و مشتعلتر خواهد شد. حضرت ولی امرالله توضیح میفرمایند:
"نمیتوان معتقد بود که با افزایش قوّت، اقتدار و نفوذ امر مبارک، معضلات و آلامی که در گذشته با آن مبارزه کرده به همان میزان تقلیل خواهند یافت یا بالمرّه از میان خواهند رفت. ابداً. با ازدیاد قوّت و قدرت امرالله، مدافعان متعصّب و متحجّر قلاع ارتجاع، از هر فرقهای که باشند، بر تأثیر نافذ این امر الهی مترقّی واقفند، و برای انطفاء نور و هتک حیثیت و لطمه زدن بر حُسن صیت و شهرت آن قیام خواهند کرد و از هیچ اقدامی فروگذار نخواهند کرد. چه که آیا مولای محبوبمان حضرت عبدالبهاء از ورای جدار سجن در قلعۀ عکّا نبوّت متعالی و درخشان خود را نفرستادند – کلماتی در پیشبینی آشوب و ناآرامی آتیۀ عالم آنقدر بارز و معهذا در وعدۀ انتصارات نهایی آنقدر پربار... یاران محبوب، تکلیف عظیمی که در کنار آن حضرت به عهده داریم مبارزه در نبردهای آن حضرت و وصول به مظفّریت ایشان است. باشد که ثابت کنیم قابلیت اعتماد ایشان را داشتهایم." (ترجمه – مکتوب 12 فوریه 1927 خطاب به بهائیان غرب، مندرج در Baha’i Administration، ص123)
البتّه یکی از تکالیف عمدۀ احبّاء آن است که اتّحاد خود را از دست ندهند. این امر بغایت اهمّیت دارد. زیرا یکی از اهداف اعداء امرالله ایجاد تشتّت و تفرقه در جمع اهل بهاء است. علاوه بر نفوسی که خارج از امر هستند، ناقضین نیز به تمام همّت در این زمینه میکوشند. توصیه حضرت ولی امرالله به اتّحاد در مقابل اعداء در این کلمات تبلوُر دارد:
"انفصال بین تشکیلات امر بهائی و سازمانهای مذهبی اسلامی مخالف آن، نهضتی که از مصر شروع شد و اکنون به طور مداوم و مستمر در سراسر خاورمیانه انتشار مییابد، و در میقات معیّن تأثیر و نفوذش را در غرب خواهد گذاشت، تکلیف و وظیفهای را بر عهدۀ جمیع حامیان باوفای امر مبارک میگذارد که از تکلّم به هر کلامی و مبادرت به هر اقدامی که بر موضعی که اعداء ما، در سالهای اخیر و خود به خود، اعلام و تثبیت کردهاند، تأثیر منفی بگذارد اجتناب نمایند... مخالفان ما در شرق مبارزهای را به مرحلۀ اجرا در آوردهاند. مخالفان آیندۀ ما در غرب نیز قیام خواهند کرد و این مبارزه را بیش از پیش ادامه خواهند داد. وظیفۀ ما، در انتظار این برخورد قطعی و حتمی، در کمال قاطعیت و حفظ وحدت و وفاداری، حفظ یکپارچگی و اتّحاد امر مبارک به منصّۀ ظهور رساندن خصائص متمایز مؤسّسات آن است که به ارادۀ الهی تعیین و تشکیل شده است." (ترجمه – دستخط حضرت ولی امرالله منضمّ به مکتوب 15 جون 1935که از طرف هیکل مبارک به محفل روحانی ملّی ایالات متّحده و کانادا نوشته شده و در Baha’i News شماره 95 (اکتبر 1935)، ص2، درج شده است.)
خوشبختانه به شهادت قلم ملهَم حضرت ولی امرالله هرگز در صفوف احبّا تفرّق و تشتّت ایجاد نشده و همواره وحدت و اتّحاد خود را حفظ کردهاند. جمیع یار و یاور یکدیگر بوده و هستند. هر نفسی، آنطور که حضرت بهاءالله در لوح جمال میفرمایند، میتواند برداشتی متفاوت و استنباطی متغایر با دیگری حتّی در زمینۀ عرفان الهی داشته باشد، ولی آن را محلّ اختلاف قرار ندهد. حضرت ولی امرالله شهادت دادهاند:
"فیالحقیقه، اگر به دیدۀ بصیرت ملاحظه شود معلوم و واضح گردد که شدائد و آلام و تضییقات و تطوّراتی که امر الهی را در این دور مقدّس احاطه نموده با هیچ یک از مصائب و بلایای سابقه در اعصار و ادوار ماضیه قابل قیاس نیست و برخلاف ادیان سابقه انقلابات و تحوّلات طاریه به هیچ وجه موجب تشتیت جمع و تفریق کلمةالله نگردیده و در بین دوستان حضرت رحمن ایجاد انشعاب و انشقاق ننموده. بلکه بالعکس امتحانات و افتتانات علّت تطهیر امرالله شده و مورث تحکیم و تقویت اساس شریعةالله گردیده و بنیۀ جامعه را برای مقابلی با موانع و مشکلات آتیه محکمتر و استوارتر ساخته است." (قرن بدیع، ص6-815)
به بیان حضرت ولی امرالله احبّای الهی باید بدون تحریک مخالفان، در کمال حکمت به بیان ملایم تعالیم الهی را گوشزد هر شریف و وضیعی نمایند. میفرمایند:
"برای آن که امر الله به خوبی و به وجه مطلوب پيشرفت نمايد بايد از هر فرصتی که دشمنان آينده اعم از روحانيون و ديگران فراهم آورند استفاده نموده به کمال حکمت و ملايمت بدون تحريک حسّ عداوت آنان به بيان مقصد و مرام امرالله پرداخت و عموميّت آن را اعلان و از آن دفاع نمود و خاطر نشان ساخت که امر بهائی مبدئی الهی داشته، مافوق ملّيت بوده و مؤسّساتش غيرسياسی است و همه اديانی را که در گذشته ظاهر گشته از جانب خداوند میداند." (حصن حصین شریعتالله، ص28)
در واقع این اقدامات مخالفان وسیلۀ مطلوبی برای احبّاء است که بتوانند قدم راسخ در زمینۀ ابلاغ کلمة الله بردارند و ابداً متزلزل نشوند. در مکتوبی که از طرف حضرت ولی امرالله نوشته شده آمده است: "زمانی که از طرفی ترقّی و تعالی امر الهی، و از طرف دیگر متناسب با آن انحطاط در سازمانهای مذهبی به نحوی اجتنابناپذیر رهبران مذهبی مسیحی را برانگیزد که در کمال شدّت و حدّت به مخالفت امرالله و تضعیف آن قیام کنند، احبّای الهی فرصتی حقیقی خواهند یافت تا از امر الهی دفاع و حقّانیت آن را اثبات و اعلان نمایند." (ترجمه – مکتوب 25 مه 1938 به محفل روحانی ملّی ایالات متّحده و کانادا)
نتیجۀ استقامت سازنده و مظلومانه احبّاء
احبّاء همیشه مأمور بودهاند در کمال مظلومیت، صلابت و شهامت خود را نشان داده در برابر حملات استقامت نمایند. نه دست به شمشیر ببرند و نه مقاومت مسلّحانه داشته باشند. در واقع سیف احبّاء بیان است و سنان آنها حکمتِ نمایان. نه کاری به سیاست دارند و نه در امور حکومت مداخله نمایند. بلکه به بیان تعالیم پردازند و سر سوزنی از صراط مستقیم الهی انحراف نجویند. نتیجه این استقامت را حضرت ولی امرالله اینگونه بیان کنند:
"جنود مجنّدۀ حضرت بهاءالله، که درعالم غرب در یکی از مراکز پرعظمت و صحنههای پرمخافت و مهابت به خاطر نام و امر مقدّس حضرتش به یکی از شدیدترین و پرافتخارترین مجاهدات مألوفند، نباید از هیچ مخالفتی مأیوس شوند و از هیچ مقاومت و ممانعتی افسرده و مخمود گردند. هرگز از مفتریات مفترین و معاندات معاندین که لسان به تنقید گشوده و مآرب سامیۀ یاران را در انظار کوچک و حقیر قلمداد نمایند، آزرده نشوند و از منهج قویم و صراط مستقیم منحرف نگردند؛ از تهدیدات متعصّبین و تسویلات و دسائس مغلّین، که از هر جهت جامعۀ مظلوم را احاطه نموده نهراسند و مضمار خدمت را وانگذارند؛ چون جبل راسخ باشند و به مثابۀ طودِ باذخ. اعتراض و مخالفت بذاته لذاته منادی آئین الهی است و انتقاد و مخاصمت ممدّ و مؤیّد شریعت رحمانی. عدم شهرت و مقبولیت، امتیاز و اعتلاء امر الهی و نصرت و غلبۀ تعالیم ربّانی بر افکار و احساسات بشری را محسوستر و لائحتر جلوه دهد و نفس دفع و منع چون قوّۀ جاذبه، الدّ اعداء را منقلب و منجذب نماید و در دایرۀ امرالله وارد سازد. إنَّ القضاء مؤیِّدٌ لهذا الأمر و البلاء مُعینٌ لهذا الظّهور." (ظهور عدل الهی، ص89)
باید توجّه داشت که کیفیت مخالفتها همیشه یکسان نیست ولی نتیجه استقامت همواره رو به علوّ و سموّ بودن امر مبارک است تا مراحل مختلفه را طیّ نماید و به اعلی مدارج برسد. حضرت ولی امرالله در مقدّمه کتاب قرن بدیع میفرمایند:
"امر قابل ملاحظۀ دیگر که طیّ ادوار مذکوره به نحو وضوح مشهود میگردد توسعه و تدرّجی است که در نحوۀ مخالفت اعدا حاصل شده؛ مخالفتی که بدواً از طرف حزب شیعه ابراز و سپس با تبعید حضرت بهاءالله به خاک عثمانی و قیام سلطان و خلیفۀ مقتدر آن ارض، که در رأس جمهور عظیم اهل سنّت، اکثر پیروان حضرت محمّد، قرار گرفته بود، تشدید پذیرفت و اکنون در اثر طلوع نظم جهانآرای الهی در خطّۀ غرب و تماس و اصطکاکش با مؤسّسات مدنی و مذهبی عالم مسیحیت ممکن است مورد تأیید و پشتیبانی دوَل و مللی واقع گردد که در سِلک قدیمیترین و ریشهدارترین مقامات روحانی آن دیانت منسلک میباشند و همچنین ملاحظه میشود که بعضی از جوامع امریّه با وجود عناد و خصومت دائمالتّزاید دشمنان و با تحمّل مصائب و آلام بیکران و محن و شدائد فراوان مراحل مجهولیت و مقهوریت و انفصال و استقلال را که خود ممهّد سبیل برای حصول رسمیت آئین الهی و تأسیس جامعۀ جهانی بهائی در قرون و اعصار آتیه خواهد بود، طیّ نموده و به مدارج ترقّی و اعتلاء واصل شدهاند." (مقدّمۀ قرن بدیع، ص 34 / بعد از رسمیت، سلطنت الهی و بعد سلطنت جهانی بهائی است.)
نوید برای آینده
تردیدی نیست که ذلّت ظاهره در سبیل حق نصیب بندگان الهی میشود. امّا به بیان حضرت بهاءالله این حالت همواره وجود داشته و در آینده نیز وجود خواهد داشت. زیرا احبّای الهی، نظر به حبّی که در دل نسبت به مولای خود دارند، این مخالفت اعدا را به طیب خاطر میپذیرند زیرا آن را نه تنها سبب رهایی خویش از ناخالصیهای دنیای مادّی میدانند، بلکه وسیلهای جهت هدایت خلق خدا میشمارند. در لوح رئیس میفرمایند، "این نفوس از خمر رحمٰن به هیجان آمدهاند و سُکر سلسبیل عنایت الهی چنان اخذشان نموده که اگر ظلم عالم بر ایشان وارد شود در سبیل حقّ راضی بل شاکرند؛ ابداً شکوِه نداشته و ندارند. بلکه دمائشان در اَبدانشان در کلّ حین از ربّالعالمین آمل و سائل است که در سبیلش بر خاک ریخته و همچنین رؤسشان آمل که بر کلّ سنان در سبیل محبوب جان و روان مرتفع گردد." (الواح نازله خطاب به ملوک و رؤسای ارض، ص233-234)
حضرت عبدالبهاء این مخالفتها را سبب ارتقای نفوس میدانند و وسیلهای برای متمایز ساختن نفوس مقدّسه که مستقیم مانند و نفوس دیگر که ناتوان بمانند. هیکل مبارک میفرمایند: "تا ضوضاء نشود شیدائیان جمال حق را نشو و نمایی نه و تا غوغایی ظاهر نگردد عاشقان محبوب عالمیان را سر و سودایی نه. شدّت هبوب اریاح نهالهای بیریشه را تیشه گردد، ولی اشجار ثابته را سبب ازدیاد طراوت و لطافت شود و استقامت و متانت پیدا کند. امتحانات شرط است و افتتانات از سنّت الهی بین خلق." (منتخباتی از مکاتیب، ج2، ص213)
با این همه جمال مبارک احبّای الهی را اینگونه تسلّی میبخشند: "ناظر به این مباش که احبّای الهی در این ایّام به ذلّت ظاهری مبتلیٰ شدهاند. این ذلّت فخر عزّتها است. کدام عزّت است اعظم از آن که لسان قدم در سجن اعظم به ذکر احبّای خود مشغول شود. زود است که سحاب مانعه خرق شود و شمس کلمۀ مُشرقۀ العزّة لله و لأحبّائه از افق سماء مشیّت مُشرق و طالع گردد... عنقریب دنیا و آنچه در او است مفقود و یبقَی العزّة لأحبّاء ربّک العزیز الکریم." (منتخباتی از آثار حضرت بهاءالله، چاپ دوم، ص120 / شماره 140)
جمال مبارک به احبّای الهی توصیه میفرمایند که از این مخالفتها هراسی به دل راه ندهند و در کمال قدرت و قوّت چون کوه مقاومت نمایند. میفرمایند: "قل یا حزبَ الله ایّاکم أن تخوفّکم قدرة العالم او تُضعفَکُم قوّة الامم أو تمنعَکم ضوضاءُ اهلِ الجدال أو تُحزِنَکم مظاهرُ الجلال. کونوا کالجبال فی أمر ربّکم المقتدر العزیز المختار." (لئالیالحکمة، ج3، ص87 / مضمون: بگو ای حزب الهی، مبادا قدرت عالم شما را بترساند یا قوّت امّتها شما را ناتوان سازد یا جار و جنجال اهل جدال شما را منع کند یا مظاهر شکوه ظاهره شما را اندوهگین سازد. در امر پروردگارتان همانند کوه باشید.)
در کلام دیگر امر به توکّل و تفویض میفرمایند و وعدۀ نصر و فیروزی میدهند: "بگو ای اهل بهاء مبادا سطوت اقويا قوّت شما را سلب نمايد و يا شوکت اُمرای ارض شما را خائف و هراسان سازد به حقّ توکّل کنيد و امور را به حفظ او سپاريد خداوند به نيروی حقيقت شما را مظفّر و منصور خواهد ساخت انّه هو المقتدر علی ما يشاء و فی قبضته زمام القدرة و الاقتدار." (نقل ترجمه از صفحه 168 ظهور عدل الهی)
جمال قدم به نکتۀ ظریفی اشاره میکنند و آن این که چون امر الهی قوّت یابد، جمیع نفوس ادّعای ایمان نمایند: "قل إذا جاء النّصر کُلٌّ یدّعون الایمان و یدخلون فی أمرالله طوبی للّذین هُم استقاموا علَی الأمر فی تلک الأیّام الّتی فیها ظهرتِ الفتنة مِن کلّ الجهات." (منتخباتی از آثار حضرت بهاءالله، چاپ دوم، ص125 / شماره 150 / مضمون: وقتی فتح و فیروزی حاصل شود همه ادّعای ایمان کنند و در ظلّ امر الهی وارد شوند. خوشا به حال کسی که در این ایّام، که از جمیع جهات فتنه ظاهر شده، بر امر الهی مستقیم ماند.)
پیشبینی نصرت آینده
حضرت عبدالبهاء خطاب به فردی که مبتلا به مخالفتهای اهل عدوان شده نوید آیندهای جذّاب را میدهند که جبران جمیع این صدمات در راه حقّ را خواهد نمود. کلام زیبای مرکز میثاق بسیار دلنشین است:
"در موسم زمستان آنچه طغیان شدیدتر و باران و بوران عظیمتر، در فصل نوبهار گلشن و گلزار طراوت و لطافتش بیشتر گردد و حلاوت و زینت چمن و لالهزار زیادتر شود. گریۀ ابر سبب خندۀ گل گردد و دمدمۀ رعد نتیجهاش زمزمۀ بلبل شود و شدّت بَرد جمال وَرد به بار آورد و طوفان سرد باغ را به شکوفههای سرخ و زرد بیاراید. اریاح شدید منتج نسائم لطیف گردد و باد صبا شمیم گل حمرا گیرد. سفیدی برف سبزی چمن شود و افسردگی خاک شکفتگی نسرین و نسترن گردد و پژمردگی شِتا تَری و تازگی بهاری شود و شدّت سرما اعتدال هوا گردد. سرو ببالد، فاخته بنالد، بلبل بخواند، گل چهره برافروزد، لاله ساغر گیرد، نرگس مخمود گردد، بنفشه مدهوش شود، اشجار سبز و خرّم شود و اوراق طراوت جوید، ازهار بدمد، اثمار نمودار شود، گلشن مجلس انس شود و چمن محفل قدس گردد. جمیع این فیوضات و تجلّیات بهار اثر مصیبات زمستان است و کلّ سرور و حبور گلشن و گلزار از اثر برودت فصل شتا.
لهذا، ای اسیر سلاسل و اغلال و رهین وثیق و سجن در راه پروردگار، اگرچه در بلایای شدیده افتادی و در رزایای عظیمه گرفتار شدی، کأس بلا نوشیدی و زهر ابتلا چشیدی، بسا شبها که از ثقل اغلال نیارمیدی و بسا روزها که از اذیت اهل ضلال نیاسودی، انیست صدمات قویّه بود و جلیست بلیّات شدیده، امیدواریم که این مشقّات جسمانیّه راحت و مسرّت روحانیّه آرَد و این آتش سوزان عوانان رَوح و ریحان قلب و وجدان آرَد؛ این عسرت علت مسرّت گردد و این زحمت باعث رحمت شود و این نقمت سبب نعمت جاودانی گردد و این تنگی سجن گشایش جهان الهی شود. قسم به سلطان وجود و عالم غیب و شهود که این بلیّات سبیل محبوب از جان عزیزتر است و از شهد و شکر لذیذتر." (مِن مکاتیب حضرت عبدالبهاء، ص245)
نتیجۀ مخالفتها با امر مبارک
در طول تاریخ ادیان، همواره اینگونه مخالفتها سبب انتشار امرالله گشته و ندای الهی از خاستگاه خود به نقاط بعیده رسیده است. فیالحقیقه شواهد بسیاری بر این حقیقت وجود دارد که بعضاً در آثار مبارکه نیز منعکس شده است.
حضرت عبدالبهاء در لوحی خطاب به جناب ابن اصدق میفرمایند، "عظمت امر آنچه بیشتر ظاهر شود معترضین و منکرین و رادّین عظیمتر و کثیرتر گردد و سبب اعلای کلمةالله است. احبّای الهی باید به جان و دل بکوشند و به گفتار و رفتار ثابت نمایند که راه خدا پیمودند و در سبیل رضا سلوک نمودند و به محبّتالله افروختند و پردههای شبهات سوختند ... هرچه جهلا بیشتر جفا نمودند عَلَم وفا بلندتر شد و هرچه مقاومت بیشتر کردند انوار افزونتر شد تا نفس اعداء سبب گشتند که صیت امرالله در شرق و غرب منتشر شد و آوازۀ جمال ابهی جهانگیر گشت. اگر چنین تعرّض و تغرّض جهلای امّت نبود به جان عزیزت صیت امرالله تا به حال از ایران تجاوز ننموده بود؛ شرق منوّر نبود، غرب معطّر نبود و جنوب و شمال معنبر نگشته بود. این از مواهب کلّیّه الهیّه است." (پیام آسمانی، ج1، ص38)
"ای احبّای الهی، وقتی هبوب اریاح تشدید گردد، امطار به شدّت نازل شود، برق ساطع گردد، رعدّ بغرّد، آذرخش نازل شود و طوفانهای امتحان شدّت گیرد، محزون نشوید؛ بعد از طوفان، ربیع الهی برسد، تپّه و دشت خرّم گردد، عرصۀ گندمزار در کمال مسرّت موج زند، زمین مشحون از گل و شکوفه گردد، اشجار خلعت خضرا در بر کنند و به ازهار و اثمار مزیّن شوند. لذا در جمیع ممالک برکات ظاهر شود. این مواهب نتیجۀ طوفانها و گردبادها است. لهذا، ای احبّای الهی، وقتی ناس علیه شما قیام کنند، شما را آزار و اذیت نمایند، مبتلا کنند و معذّب دارند و تهمت و افترا زنند محزون مشوید. ظلمت سپری گردد و نور آیات باهره ظاهر شود، حجاب خرق شود و نورانیت حقیقت از غیب ابهی ساطع گردد. قبل از وقوع شما را اخبار نمایم تا وقتی جیوش نفوس به علّت محبّت به من بر شما قیام نمایند، مضطرب نشوید و مأیوس نگردید؛ بلکه چون جبل باذخ راسخ و ثابت باشید، چه که این تضییقات و کلمات نالایقۀ مردمان به شما از قبل مقدّر است. طوبی لکلّ ثابت راسخ." (ترجمه – Tablets of Abdul Baha Abbas، ج1، ص12-14)
در واقع نتیجه و ثمرۀ جمیع مخالفتها و ردّیهها و اتّهامات و حرکتهای ایذایی از یک طرف و مقاومت و استقامت احبّاء از طرف دیگر اعتلای امرالله و ظهور و بروز عظمت کلام الهی خواهد بود. حضرت ولی امرالله در یک کلام هم احبّای الهی را هدایت میفرمایند و هم نوید عنایت میکنند:
"صرصر امتحانات متتابعۀ شدیده را مقاومت نمایند و از هبوب عواصف بلایا و رزایاء متوالیه در داخل و خارج پریشان و اندوهگین و مأیوس و متزلزل نگردند. به یقین مبین بدانند که در بحبوحۀ انقلاب و اضطراب و اغتشاش و اعتراض و طغیان دول و امم و قبائل و ملل، عظمت امرالله به اسباب غیبیّه و وسائل غیرمنتظرۀ عجیبه بغتةً جلوه نماید و قهّاریت و غلبۀ روح نازنینش کاملاً ثابت و آشکار گردد و وحدت اصلیّه و متانت اساس و علوّ منزلت جامعۀ پیروانش بر عالمیان مکشوف و مبرهن گردد. زیرا جمال ابهی حامی عدل است و ناصر حقّ؛ حافظ یاران راستان است و هادم بنیان ظلم و عدوان." (پیام آسمانی، ج1، ص7)
در واقع ثمرۀ جمیع این مخالفتها و حملات جز این نیست که احبّای الهی بر صراط مستقیم حقّ مقاومتر و مستقیمتر خواهند شد و امر الهی از اعتلای بیشتر برخوردار خواهد گردید و البتّه بر حملات اعداء خواهد افزود و آن حملات سبب استقامت بیشتر احبّاء خواهد شد. حضرت ولی امرالله چه زیبا بیان میفرمایند که این مخالفتها خیری در لباس شرّ است:
"به تجربه ثابت شده است که این گونه کوششهای بیهوده هرچند بدخواهانه و مصرّانه باشد به یک اعتبار سبب میشود که آشنا و بیگانه از کُنه امر بهائی و وسعت خواصّ ممیّزهاش بیش از پیش باخبر گردند. این قبیل انتقادات شدید چه از روی سوء نیت باشد و چه نباشد تأثیری جز این ندارد که قلوب حامیان امرالله را مشتعل میسازد و جمع مروّجین باوفایش را به هم پیوندی محکمتر میزند و همچنین آئین الهی را از عناصر فاسدی که برای تضییع نام و توقّف روح نبّاضش به جمع اهل بهاء پیوستهاند پاک و مطهّر مینماید. لهذا ما باید از دو جهت هم از حملات دشمنان استقبال نماییم و هم با هر طوفان نفاقی که گاه به گاه به دست مُعرضین یا مدّعیان ایمان برپا میشود با سرور و اطمینان مقابله نماییم و آنها را خیری در لباس شرّ شماریم. زیرا هجوم چنین حملاتی از داخل و خارج به عوض آن که سبب تضعیف امرالله گردد اساس بنیادش را مستحکم میکند و بر شدّت اشتعالش میافزاید. آن حملات هرچند برای خاموش ساختن چراغ امرالله است، امّا برعکس نتیجه میدهد و سبب میگردد که خواصّ ممتازۀ تعالیم بهائی بر جهانیان نمایان گردد و کمال وحدتش معلوم شود و بیهمتایی مقامش رخ بگشاید و جامعیّت نفوذش تثبیت یابد و یقیناً چنین زمزمههایی که حسودان از غیظ پیشرفت امرالله منتشر میکنند هرگز قلوب مجاهدان غیور امرالله را ملول و آشفته نسازد." (نظم جهانی بهائی، ترجمه هوشمند فتح اعظم، ص19-20)
کلام آخر
در پایان ترجمه انگلیسی مطالعالانوار، کلامی از حضرت ولی امرالله موجود که حملات مخالفان را تشریح و نتیجۀ آن را بیان میفرمایند. این کلام به قدری گویا است که ما را کاملاً مطمئن میسازد که این امتحانات ادامه دارد و سبب ارتقاء صیت امرالله خواهد شد:
"اگرچه هجوم قوای ظلمت که هنوز این امر الهی را مبتلا میسازد ممکن است شدید و بیامان به نظر برسد، مبارزۀ مزبور ممکن است طولانی و خشن و بیرحمانه باشد، موارد یأس و نومیدی که هنوز تجربه میکند ممکن است جدّی و توانفرسا باشد، امّا علوّ و سموّی که این امر مبارک مآلاً کسب خواهد کرد هیچ دیانت دیگری در طول تاریخ حیات خود کسب نکرده است... کسی چه میداند چه انتصارات و مظفّریتهایی، با جلال و عظمتی بی مثیل و بدیل، در انتظار کلّ مؤمنین فعّال حضرت بهاءالله است؟ یقیناً ما به بنای عظیم و باشکوهی که ید قدرتش برپا داشته نزدیکتر از آن هستیم که بتوانیم مدّعی شویم که، در مرحلۀ فعلی از سیر تکاملی این ظهور الهی، میتوانیم به نحو اتمّ و اکمل عظمت و جلال موعودش را در نظر مجسّم سازیم. تاریخ گذشتهاش، که به خون شهدای لاتُعَدُّ و لاتُحصیٰ رنگین شده، ما را به این تفکّر سوق میدهد که، هر آنچه که این امر مبارک به آن مبتلا شود، هر قدر قوایی که هنوز به آن مهاجم هستند مهیب و مرعوب کننده باشند، هر قدر شکستهایی که به نحوی اجتنابناپذیر تجربه میکند متعدّد باشند، ترقّی و تقدّمش هرگز متوقّف نگردد، و همچنان به پیشرفت ادامه خواهد داد تا آخرین وعدۀ الهی، مندمج در کلام حضرت بهاءالله، به نحو اکمل و اتمّ تحقّق یابد." (ترجمه – از مؤخّرۀ نوشته شده بر کتاب مطالعالانوار، صفحات 8-667)
این مخالفتها هر دم شدیدتر شود و این مبارزه با اهل بهاء هر آن از حدّت بیشتر برخوردار گردد، ولی در عزم جزم احبّاء در جهت نجات عالم و حفظ امم از ورطۀ هولناکی که در شُرُف سقوط در آن است خلل وارد نخواهد آورد. کلام مولای حنون، حضرت ولی امرالله مؤیّد این مقال است:
"هرچند امرالله در عقود و عهود آتیه دچار شدائد و مصائب عظیمه گردد و هر مقدار بر خطرات و انقلابات هائله در مرحلۀ بعدی تکامل جهانی امر الهی بیفزاید و حملات و مهاجمات اعدا از هر ناحیه و جهت علیه آئین نازنین تشدید پذیرد و امواج سهمگین مخالفت از هر سو سفینۀ نجات را احاطه نماید، نزد اهل بهاء، متمسّکین به عُروۀ وُثقیٰ که به حقایق الهیّه آشنا و بر اهمّیت این امور که پیوسته ملازم با بسط و توسعۀ کلمةالله بوده واقف و مستحضرند و نتائج و آثار جسیمهاش را در اعتلاء شریعت رحمانی به دیدۀ بصیرت احساس کردهاند، این مسأله محقَّق است که همان قدرت و سطوتی که امرالله را طیّ یکصد سال تحوّل و تطوّر خویش حفظ نموده و آن را در مسیر ترقّی و تعالی سوق داده است، این دُرّ ثمین را پیوسته از تعرّضات اهل عدوان محروس و در کَنَف صون و حمایت خویش مصون و محفوظ نگاه خواهد داشت و موجبات نشو و ارتقاء آن را فراهم و از هر آفت و بلیّتی حراست و صیانت خواهد نمود. آفاق جدیده در مقابل انظار اهل عالم هویدا و فتوحات و انتصارات خطیره نصیب پیروان اسم اعظم خواهد گردید تا آن که پیام آسمانی حضرت بهاءالله کاملاً تحقّق یابد و صیت عظمت و بزرگواریش به سمع اهل عالم رسد و سیطرۀ محیطۀ ازلیّهاش بر جهان و جهانیان واضح و آشکار گردد." (قرن بدیع، ص818)