ملخص این باب آنکه مادون الله خلق او است و بدء کل شیئ من الله هست بامر او و عود کلشیئ الی الله هست بامر او
نظر کن در صلوة که بدء از امر خدا شد برسول خدا - صلی الله علیه و اله - و عود او بسوی خدا است بامر نقطۀ بیان و همچنین در”من یظهره الله“ کل احکام بیان را جاری نموده که او غیر نقطۀ بیان نیست که عود بر غیر الله اطلاق شود یا بدء بر غیر او بلکه در هر جا بدئی متصور الی الله و هر جا عودی متصور الی الله ولی ظهور این بدء وعود بمظهر ظهور آن زمان است که کل آنچه صلوة در اسلام واقع شده کل طائف در حول اقیموالصلوة است که از لسان مشیت ظاهر گشته و همچنین در عود این همه مؤمنین اگر بامر او تغییر دهند نیست الا من الله اگر چه نزد اولوالالباب بدء نفس عود است وعود نفس بدء
ولی نه این است که این کلمۀ را در عرفان جاری نموده و از اخذ ثمره محتجب گردید چنانچه این کلمۀ در کتب آخرین لا یحصی است ولی اخذ ثمره کسی نکرده که ثمرۀ این است که امروز اگر کسی در نقطۀ بیان و اوامر او نظر کند نه بیند الا نفس بدء را که نقطه فرقان و اوامر او باشد و همچنین در ”من یظهره الله“ نه بیند الا نقطۀ بیان را آن وقت ثمرۀ این علم در او ظاهر شده و الا چه ثمر که اطلاق عبائر نموده و از ثمرۀ آن محتجب ماند و کافی است نزد اولوالالباب همین ذکر و بیان اگر تعقل نمایند
و الله یبدء کل شیئ ثم یعیده و ان الی الله کل یرجعون ای الی امر ”من یظهره الله“ طوبی لمن یدرکه فانه لهو العزیز المحبوب.