الباب السادس من الواحد السادس فی حکم محو کل الکتب کلها الا ما انشئت او تنشئ فی ذلک الامر.

حضرت باب
نسخه اصل فارسی

الباب السادس من الواحد السادس فی حکم محو کل الکتب کلها الا ما انشئت او تنشئ فی ذلک الامر.

ملخص این باب آنکه نزد هر ظهوری همین قسم که کینونیات افئده و ارواح و انفس و اجساد بدیع ظاهر میشود همین قسم اثماری که از این اشجار محبت ظاهر میگردد جوهر آن است که قبل ظاهر گشته که اگر افئده یا ارواح یا انفس یا اجساد ذاتی بآنها مسترزق نشوند فی الحین موت ایشان را درک میکند کدام موت غیر محبوب است که از حکم دون ایمان عظیم تر باشد

نظر کن ببین بشهادتین مسلم مسلم میگردد و حال آنکه همین شهادتین در زمان عیسی - علیه السلام - بود و امروز هست و چگونه حکم اسلام بر آنها نمی شود وهمین قسم است در این ظهور و ظهور ”من یظهره الله“ جائی که در مبدء امری که اسلام بآن منعقد است در هر ظهوری این نوع بدیع گردد چگونه است در شئون ما یتفرع علیه آن از این جهت است که امر شده بر محو کل کتب الا آنکه در اثبات امر الله و دین او نوشته شود

نظر کن از یوم آدم تا ظهور رسول الله - صلی الله علیه و اله - در کتب سماویه اگر چه کل حق بوده و من عند الله ولی نزد ظهور فرقان کل مرتفع شد و حکم غیر حقیت بر مؤمنین بآنها در فرقان نازل شد وهمچنین در نزد هر ظهوری نظر کن در جائی که کتب منسوبه الی الله در نزد هر ظهوری حکم بر ارتفاع آن شود چگونه است حکم کتب خلق که در نزد آن کتب شبحی است در مرآت بالنسبه بشمس

گویــا دیده میشود ”من یظهره الله“ می نویسد بکل کلمۀ شهادتین را باسم خود و او است جوهر کل دین که اگر بر نفسی نازل شود و فی الحین مؤمن باو نگردد آنچه در بیان مالک شده محو میگردد وهمین قسم در نزد ظهور بیان تا یوم ظهور ”من یظهره الله“ آثار نقطه و آنچه در ظل او مستدل بر او شود اثمار این جنت وحدانیت است

و آنچه در حدیث رسیده که شیعیان ما در یوم ظهور حق متحمل میشوند آنچه متحمل می شوند این است مراد حق چنانچه حین ظهور رسول الله - صلی الله علیه و اله - در غیر مؤمنین باو همین حکم بود اگر چه آنها مسترزق بوده اند بآنچه من عند الله بر عیسی - علیه السلام - نازل شده بود

قسم بذات مقدسی که شریک از برای او نبوده و نیست که در یوم ”من یظهره الله“ یک آیه از آیات او را تلاوت نمودن اعظم تر است از کل بیان و آنچه در بیان مرتفع شده زیرا که آن روز حکم ایمان بر آن تالی می شود اگر چه بنفس آیه واحده باشد و بر غیر او نمیشود اگر چه باعلی درجه علو بیان رسیده باشد الا آنکه راجع شود الی الله

ای اهل بیان محتجب نمانده از رزق بدع خود در ظهور ”من یظهره الله“ و محتجب نمانده بمثل آنچه اهل فرقان ماندند زیرا که بارزاق قبل او مسترزق هستند و بارزاق بدع او محتجب که این است جوهر کل علم و عمل اگر توانید درک نمود

و الله یهدی من یشاء الی صراط حق یقین.


منابع
محتویات
پیوست‌ها
bab-bayan-107