الباب العاشر من الواحد السابع فلتحرزن کل نفس بهیکل…

حضرت باب
نسخه اصل فارسی

الباب العاشر من الواحد السابع فلتحرزن کل نفس بهیکل اسم المستغاث فی حین تولده و لا ینبغی لاحد ان یترکه.

ملخص این باب آنکه در اسماء الله هیچ اسمی تعادل نمیکند عدد آن باسم مستغاث و آن اعلی ثمرۀ اسماء است که بمنتهی الیه ظهور رسیده و در آن ظاهر نیست الا واحد اول و در واحد اول نیست الا واحد اول که در قرآن رسول الله - صلی الله علیه و اله - هست و در بیان ذات حروف السبع و قبل از قرآن عیسی - علیه السلام - بود و بعد از بیان ”من یظهره الله“ اعراش در ظهورات مختلف ظاهر میشود و الا مستوی بر اعراش که معری از حد حدود است همان مشیت اولیه است که اعراش او را متغیر نمیکند

و هیچ اسمی اعلی عددا از اسم مستغاث نیست در رتبه اسماء و بر عدد اللهم که اعداد طرح کنی واحدا بعد واحد عدد اسم احد ناقص میشود و اگر با الف و لام حساب کنی اسم مستغاث را عدد اسم حی زائد میآید و در یوم قیامت مظهر آن ظاهر شده که مدل بوده علی الله از این جهت امر شده که کل از حین انعقاد نطفه محرز کنند آن هیکل را بهیکلی که عدد اسم مستغاث در آن باشد زیرا که از مبدأ ظهور تا ظهور آخر خدا دانا است که چقدر شود و لیکن زیاده ازعدد مستغاث اگر خدا خواهد نخواهد شد

و در کور قرآن بدء و عود آن در اسم اغفر شد بنقص عدد اسم هو در بیان خدا عالم است که تا چه حد رسد زیرا که در این معیاری نیست زیرا که فاصله بین انجیل و فرقان بالف هم نرسید زیرا که شجرۀ حقیقت در هر حال ناظر است بخلق خود هر وقت که بیند استعداد ظهور را در مرایای افئده مسبحین میشناساند خود را بکل باذن الله عز و جل زیرا که ازبرای او حرکتی و سکونی نبوده و نیست الا بالله عز و جل

ثمرۀ آن اینکه کل اسماء چون طائفند در حول اسم الله و کمال کل اسماء ببلوغ این اسم است لعل کل نفوس در بیان ببلاغ ما یمکن برسند که در حین ظهور حقیقت توانند شمس حقیقت را درک نمود و طائف حول او گشت و مراقب باشند که از آن عدد تجاوز نکنند که اگر بآن عدد رسد نفسی در بیان و شنود که ظاهر شده شجرۀ حقیقت بر او است رجوع بسوی او و اگر چه یقین ننماید لعل از نار نجات یابد باین فضل و هیچ فضلی در بیان از این اعظم تر نبوده و نیست اگر قدر دانند و خود را از نار ”من یظهره الله“ نجات دهند و در ظل نور او ساکن شوند

زیرا که ظهور او مبدأ خلق کینونیات است در ذر افئده بعد از تمامیت ذر اجساد قبل از ظهور او و همین قسم که در هیکلی دو هزار و یک اسم نوشته شود کافی است در تحرز لعل باین سبب از ظاهر در اسماء محتجب نماند و غیر الله نه بیند و شاهد نشود الا برضای محبوب خود

فلتحرزن انفسکم لله ربکم ثم باسمائه الحسنی کلها فان له الخلق و الامر فی ملکوت السموات و الارض و ما بینهما لا اله الا هو العزیز المحبوب.


منابع
محتویات
پیوست‌ها
bab-bayan-131