ملخص این باب آنکه هیچ چیز نزد خداوند اعظم تر از آیات او نبوده و نیست و اگر مقترن گردد بخط شجرۀ حقیقت که اسم الله بر او ذکر میشود مثل آنکه آیات الله میگوئی در آن هم شأن الله میگوئی آنوقت اعز از هر شیئ عزیزیست عند الله وعند اولی العلم و یک صفحه که نوزده آیه باشد بخط آن بر کل اهل بیان فرض شده تملک آنرا
که هیچ جزائی در یوم قیامت معادله با آن نمیکند که اگر کسی کل ارض را مالک باشد و بدهد و اخذ چنین لوحی کند بها آن زیاده است عند الله و عند اولی العلم زیرا که آن برات نجاتی است من عند الله از برای آن نفس و اگر العیاذ بالله دون مقبل باشد برات نار او است تا قیامت دیگر مثل اینکه هر چه در این ظهور بر مؤمنین وارد شد اعلی ثمرۀ وجود ایشان شد و بآن در جنت مفتخرند و هر چیز بر غیر مؤمنین نازل شد همان حجتی است من الله از برای او که بآن در نار مخلد میگردد الا اذا شاء الله چه بخط آن باشد و چه بآثار آن
و اگر ممکن بود که در آن ظهور این غیر آن شود هر آینه حافظ کل آثار او می بود باحسن خطی که در امکان فوق آن متصور نباشد ولی چون ممتنع است دیگران اخذ این فیض را خواهند نمود و اگر کسی یک آیه از آیات او را نویسد بهتر است از اینکه کل بیان و کتبی که در بیان انشاء شده نویسد زیرا که کل مرتفع میگردد و آن میماند تا ظهور دیگر در آن ظهور اگر یک حرف از آن ظهور را کسی نویسد با ایمان باو ثواب آن اعظم تر است ازآنکه کل آثار حقیقت را از قبل و آنچه در ظل او انشا شده نویسد و همچنین عروج کن از ظهوری تا ظهوری که بلاغی از برای عروج تو نخواهد بود در علم خدا چنانچه بدئی از برای اون نبوده
و گویا دیده میشود که کتب آن شمس حقیقت نازل میگردد بر مؤمنین باو و استقبال میکنند حامل آنرا اعز از استقبال عزیزی عزیز خود را و قائم میشوند از برای آن ایشانند ارکان دین و شهداء یقین نه مثل آنکه از مؤمنین بقرآن در این ظهور می بینی که نزد حضور قرآن قائم میشوند و از شجرۀ حقیقت که منزل او است محتجب مانده اند چنانچه دأب غیر اثنی عشریه چنین است بلی این عمل لاجل اعزاز او است که اعزاز منزل او مرتفع شود و جوهر علم نزد اهل آن ظاهر است که اگر کسی درک کند ظهور را اینها شئون ما یتفرع بر او است و درک خواهد نمود کل خیر را چنانچه اگر نفسی در صدر اسلام سوره توحید را از کتاب الله می نوشت بهتر بود از اینکه انجیل و کل کتبی که در ظل او انشاء شده بود نویسد و همچنین حین ظهور تا ظهور نقطۀ حقیقت را سریان ده لعل از مقصود محتجب نگردی فلتملکن خیر شیئ قد خلقه الله اذا اذن الله لکم ثم ایاه تشکرون
و بدان که این حکم ارتفاع فضل او است و الا کسی قابل نیست باستحقاق عطا او را و بر کل سؤال از فضل او است و بر او نیست الا آنچه مشیة الله تعلق گرفته یؤتی من یشاء و یمنع عمن یشاء و لکن الله یؤتی الناس کلهم اجمعون اذا هم بالله و بآیاته یوقنون.