الباب الاول من الواحد الثامن فی ان مثل عمل ”من یظهره…

حضرت باب
اصلی فارسی

الباب الاول من الواحد الثامن فی ان مثل عمل ”من یظهره الله“ بالنسبة الی غیره کمثل الشمس بالنسبة الی النجوم.

ملخص این باب آنکه بدانکه مثل عمل ”من یظهره الله“ مثل شمس است و مثل اعمال کل وجود اگر طبق رضای خدا باشد مثل کوکب و قمر مثل اول من قابل شمس الحقیقة بعرفانه

و ثمر آن اینکه اگر در یوم ظهور شمس حقیقت کل وجود شهادت دهند بشیئی طبق رضای او شهادت او بین کل اینها مثل شمس است که با وجود آن آنها مذکور نتوانند شد و قول آن بسیار خفیف ولی عمل بآن در مبدأ هر ظهور بغایت صعب که اگر در صدر نزول قرآن کسی ناظر باین نظر میبود اگر کل حروف انجیل بر حق می بودند معادل نمیکرد قول ایشان را با قول رسول خدا زیرا که قول رسول مثل شمس است و آنها در لیل مذکورند نه در نهار و همچنین اگر کسی ناظر باین نظر بود در نقطۀ بیان حین ظهور قول آن را مثل شمس میدید و قول ما سوای آنرا اگر چه حق بود مثل نور کوکب در لیل وهمچنین در ظهور ”من یظهره الله“ اگر کل اهل بیان در حین ظهور او بقول او عامل و وجود خود را و اعمال خود را مثل کوکب نزد شمس بینند ثمرۀ وجود خود را اخذ نموده و الا حکم کوکبیت هم بر آنها نخواهد شد الا بر مؤمنین بآن که در نهار محو صرفند و در لیل با نور

این است ثمرۀ این حکم اگر کسی اخذ کند یوم قیامت و کل علم و عمل همین است اگر کسی موفق شود که اگر کل بر این نظر ناظر بودند در هیچ مبدأ ظهوری ظاهر بظهور حکم دون بقا در حق خلق نمی نمود این است که کل در لیل خود را می بینند که در حد خود نوری دارند ولی محتجب از آنکه مبدأ نهار دیگر نوری نمیماند از برای آنها بلکه مضمحل میشود نزد ضیاء شمس

و مثل نور کل را علم ایشان فرض کن و کلام ایشان و مثل ضیاء عمل ”من یظهره الله“ را کلمات او فرض کن که کل وجود را بر هم می پیچد و در ظل یک یاء نسبت قائم میکند و میگوید از لسان مجلی خود که خداوند عز و جل باشد اننی انا لله لا اله الا انا و ان ما دونی خلقی قل ان یا خلقی ایای فاتقون و همین قسم اعمال او میگوید اگر بشنوی

و جوهر علم در عرفان مبدأ امر است الی عود آن نظر کن در نجوم انجیلیه که بعد از صعود شمس حقیقت در ظهور خود مستنیر گشته بودند که بعد از طلوع همان شمس دیگر نوری از برای آنها نماند و در نزد هر ظهور همین قسم بین اگر چه تا الآن هم بگمان نور هستند و عمل میکنند ولی نزد تو که در اسلام مؤمن شدۀ میدانی که بلا نورند و ازضیاء شمس حقیقت محتجب ماندند که رسول الله - صلی الله علیه و اله - باشد و همچنین در مبدأ هر ظهور تصور کن تا آنکه از ثمرۀ وجود خود نزد لقاء محبوب خود محجوب نمانی

و لتتفکرن فیما یظهر من عند الله ثم مثل ما قد علمکم الله فی الکتاب تستدلون.


منابع
پیوست‌ها
bab-bayan-142