ملخص این باب آنکه چون شجرۀ حقیقت مرآة الله بوده و هست و در او دیده نمیشود الا الله از این جهت امر شده که در حین استواء آن بر عرش خود و انتقال آن از عرش اول نود و پنج کلمۀ تعظیم گفته شود و در غیر آن از پنج تکبیر زیاده اذن داده نشده زیرا که حروف حی از آن واحد بلا عدد ظاهر میگردد و کل مراتب اعداد متکثره واحدا واحدا از واحد اول متجلی میگردد لعل در یوم قیامت در حین ظهور شجرۀ حقیقت اگر عامل لله بوده در آن مرآت کل حروف حی را مشاهده میکنی نه بطوری که در نفس حروف مشاهده میکنی بلکه قدرت صرفه بر تجلی بآنها که مدل گرداند آن مظاهر را بر ذات خود و همچنین کل مراتب اعداد را
بلسان میگوئی لله عاملم ولی آن روز ظاهر میشود اگر صادق بوده اگر در حین ظهور ”من یظهره الله“ از برای او عمل کرده لله عامل بوده و الا صادق نبوده در عمل خود هر مؤمنی که در آن روز با ایمان است و از برای خدا عمل میکرده ازبرای او عامل خواهد بود و الا عمل او لدون الله بوده که از برای او واقع نشده چنانچه در ظهور رسول الله - صلی الله علیه و اله - اگر نفسی عامل بوده لله از حروف انجیل از برای رسول الله اظهار ایمان مینمود و همینقدر که نشد علامت این است که خالص نبوده و همچنین در ظهور شجره بیان اگر عاملی از برای خدا هست نفسی است که عمل میکند لله باتباع او و الا خالص نبوده که اگر خالص میبود لدون الله نمیشد
فلتتقن الله یوم ظهوره لعلکم تفلحون.